فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ارکیده‌ی موعود، تولد یک ایزد

قسمت: 7

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر هفتم.

امید ، سقوط

ارکیده به شدت زخمی شده بود ولی این فداکاری تاثیر خود را گذاشت.

دو ریشه قدرتمند طلایی ارکیده به شدت به سینه گوریل بزرگ برخورد کرد و توانست سینه های گوریل را سوراخ کند.

ریشه ها از یک طرف وارد سینه گوریل شده بودند و از طرف دیگر خارج شدند و دو سوراخ عمیق از خود به جا گذاشتند.

گوریل با دریافت ضربات ریشه های ارکیده به شدت زخمی شده بود ، حال هم گوریل و هم ارکیده در وضعیت نابسامانی به سر میبردند.

هر دو نیمه جان بودند و به آخرین رشته های زندگی خود چنگ زده بودند و برای لحظه ای زندگی بیشتر تقلا میکردند.

ارکیده با دیدن زخم کشنده گوریل ، کور سوی امیدی در چشمانش شعله کشید و سعی کرد با بقیه ریشه ها گوریل را روی زمین قفل کند.

گوریل به شدت مقاومت میکرد و با این که دو ریشه در سینه اش فرورفته بود دست از مبارزه برای زندگی و بقای خود نمیکشید.

گوریل موفق شد ریشه هایی که در سینه اش فرو رفته بود را با مشقت و درد فراوان بیرون بکشد ولی میزان خونریزی گوریل بسیار زیاد بود.

گوریل با چشمانی نیمه باز و خسته با خشم و درد به ارکیده نیمه جان نگاه میکرد ارکیده ای که اکثر شاخه هایش شکسته شده بود و گل های ان ریخته بودند.

ارکیده دوباره ریشه های خود را جمع کرد و ریشه ها را با شدت به طرف گوریل فرستاد و گوریل هم با مشت های فولادینش جلوی برخورد ریشه ها به خود را میگرفت.

گوریل از حالت تهاجمی به دفاعی رو اورده بود و فقط برای حفظ جان خود میجنگید.

ارکیده از فرصت استفاده کرد و ریشه های خود را از زیر زمین به زیر بدن بزرگ گوریل هدایت کرد.

ریشه ها از زیر زمین بیرون جهیده و پاهای گوریل را به زمین قفل کردند همین فرصت برای برخورد محکم ریشه ها به صورت گوریل کافی بود.

با برخورد ریشه ها به صورت گوریل و قفل بودن پاهایش ، گوریل غول پیکر تعادل خود را از دست داد و محکم با زمین برخورد

برخورد گوریل با زمین چاله ای چند متری ایجاد کرده بود و ارکیده باز هم فرصت را غنیمت شمرد و ریشه های بیشتری از زیر زمین روانه گوریل کرد.

ریشه ها حالا علاوه بر پاها دست های گوریل را هم به زمین قفل کرده بودند.

گوریل تقلای بسیار میکرد ولی نمیتوانست خود را از ریشه های طلایی که به سختی فولاد بودند ازاد کند.

گوریل وقتی به این نتیجه رسید که نمیتواند خود را ازاد کند و مرگش نزدیک است با تمام توانی که در بدنش مانده بود غرشی کشید که تمام جنگل را لرزاند.

با غرش گوریل غول پیکر ، بقیه گوریل ها با مشت های خود به سینه های ستبرشان ضربه میزدند و ابراز قدرت میکردند و با غرش های پیاپی جواب گوریل غول پیکر را میدادند.

هزاران گوریل هنوز اطراف قلعه طلایی که حالا قلعه ای خرابه بیش نبود موضع گرفته بودند.

با پایان غرش گوریل ها انها همگی با هم به سمت ارکیده هجوم اوردند.

ارکیده که دی...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ارکیده‌ی موعود، تولد یک ایزد را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی