فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ارکیده‌ی موعود، تولد یک ایزد

قسمت: 6

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر ششم.

قلعه طلایی ، تهاجم گوریل سرخ.

ارکیده سیاه بعد از کپی کردن شکل دیوار ها و برج های دیده بانی قلعه و همچنین منجنیق ها و کمان های بزرگ مدتی به تفکر پرداخت و به این نتیجه رسید که در مواقع لزوم میتواند از چنین تدبیر دفاعی قدرتمندی برای دفاع از خود استفاده کند.

ارکیده به دنبال یک محوطه با درختان کوچکتر گشت و بعد از پیدا کردن محوطه ای که درختانش کوچک بودند شروع به تخریب و پاکسازی محوطه مربوطه کرد.

بعد از پاکسازی زمین و صاف کردن ان خود در مرکز محوطه ایستاده و ریشه های خود را به اطراف فرستاد.

ارکیده اول دیوار ها و برج های دیدبانی را ساخت که شامل دیواری چهارصد متری که از هر طرف صد متر طول داشت و بیست متر هم‌ ارتفاع ان بود.

در مرحله بعد در هر طرف یک برج دیدبانی دایره ای شکل سی متری ساخت.

حال پایگاه از چهار برج دیدبانی سی متری و دیواری به ارتفاع بیست متر به طول چهار صد متر تشکیل شده بود.

در اطراف دیوار ها تا ده متر دوباره ریشه های خود را مانند میخ از زمین بیرون اورد میخ ها در فاصله نیم متری از هم بودند و هر کدام سی سانتیمتر از زمین بیرون زده بودند

حال بر روی هر برج دیدبانی یک کمان بزرگ را شبیه سازی کرد سپس بر بالای برج های دیدبانی سقفی ساخت و بر بالای سقف یک منجنیق بزرگ شبیه سازی کرد.

در مرکز قلعه که خود قرار داشت هم یک برج چهل متری بزرگ ساخت که ده متر قطر داشت و خود بر بالای برج قرار گرفت و همچنین یک کمان بزرگ شش متری هم زیر پای خود ساخت که بزرگترین اسلحه این قلعه بود.

تمام قلعه به رنگ طلایی زیبایی میدرخشید و بر بالای قطعه یک درخت گل ارکیده بزرگ سیاه رنگ ده متری قرار داشت که زیر نور خورشید منظره ای وصف ناپذیر ایجاد کرده بود.

ارکیده روز های بعد را به شکار گذراند و به تست قلعه در نبرد پرداخت.

جانوران وحشی با نزدیک شدن به قلعه یا توسط تیر های چوبی بزرگی که از کمان ها شلیک میشد کشته میشدند یا توسط کنده های چوبی که توسط منجنیق ها پرتاب میشد.

اگاهی ارکیده در تمام قلعه طلایی در گردش بود و هیچ جزییاتی هر چند کوچک از حواس قدرتمند او دور نمی ماند.

یک ماه دیگر را ارکیده به شکار گذراند و هر بار بر پایی قلعه در هر مکان چندین ساعت وقت میبرد.

بعد از برپایی قلعه عملا ارکیده شکست ناپذیر بود و حتی جانوران اوج سطح یک هم نمیتوانستند ارکیده را شکست دهند.

بعد از یک ماه شکار ارکیده حس میکرد که قویتر شده و توانسته قدرت عرفانی خود را به اوج لایه های میانی سطح یک برساند.

بعد از یک ماه زمانی که ارکیده قلعه را برپا کرده بود و اماده میشد تا رایحه خود را در منطقه پخش کند غرش عظیمی از سمت مرکز جنگل شنیده شد.

غرش انقدر قدرتمند بود که تمام حیوانات و جانداران ان منطقه پا به فرار گذاشتند و هیچ یک حتی نگاهی به اطراف یا پشت سر خود نمیکردند و فقط در جهت مخالف غرش پا به فرار می گذاشتند.

ارکیده حس کرد که از سمت غرش فشا...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ارکیده‌ی موعود، تولد یک ایزد را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی