فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

قلعه ی شیطان

قسمت: 136

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
در برابر ورودی دیوار های عظیم داخل این سرزمین یخ زده ده هزار قهرمان ایستاده بودند ، همگی پس از مطلع شدن از مرگ پادشاه شیطان ارواح آبیس منتظر نماندند تا فرد دیگری به غارت محراب او بشتابد ، یکی از آنها قرار بود قهرمان این جهان باشد و تمام افتخار و ثروت را از آن خود کند ، به یاد آوردن پنهان شدن در قلعه در زمان جنگ باعث شرم آنها شده ، ترس از مرگ و نابودی ، با اینحال آنها در برابر محراب پادشاه شیطانی بودند که در سطح هشتم بوده و با توجه به نیروی او ، پس از نابودی محرابش باید جوایز عالی در انتظار یکی از آنها می بود ، چشم هایشان بین یکدیگر می چرخید ، در این گروه بیست حماسه ای وجود داشت و تنها آنان چند قهرمان را داشتند که در پشتشان آنها را حمایت می کردند ، دیگران بر شانس خود دعا می کردند.
دو حماسه ای درب ها را فشار دادند ، صدای باز شدن درب های سنگین و قژ قژ آنها با شکستن یخ های تشکیل شده در اطرافش ، نگاه تمام قهرمان ها سنگین بود ،احساس خطر از اینکه شاید موجودی در اینجا لانه کرده باشد یا نیرویی از پادشاه شیطان مانده باشد ، با اینحال یافتن قلعه با چندین ساختمان کم و ارتقا نیافته و محراب شکسته ای در مرکز باعث شد تا تمام رویاهای قهرمانان خورد شود ، فردی زودتر رسیده بود و غارت را انجام داده بود .
"کی تونسته ؟!!!! "
"چطور از پایتخت کل این مسیر رو …."
به هر حال هیچ کدام مانند فردی قدرت تلپورت را نداشتند و مانند صد موجود همراه او شرایط استراحت و غذایشان یکی نبود .
آفرید در بالای یک کوه در نزدیکی به کمان جدید خود نگاه می کرد .
[کمان مرگ و زندگی
رتبه : مصنوع الهی ناقص 
آمار : 10000+ چابکی
مهارت ها : کمانی ساخته شده از شاخه ایگدراسیل که در نابودی سقوط کرده ، توانایی پرتاب دو نوع تیر 
تیر مرگ : بر روی هدف قفل شده و آن را حتی در بین فضا دنبال می کند و با برخورد به روح هدف آسیب حتمی می زند.

کتاب‌های تصادفی