فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

همه به غیر من بازگشته هستن

قسمت: 168

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل ۱۶۷

از دریای آمریکای جنوبی، تا اقیانوس اطلس، ایل‌هان در حال حاضر غر زدن بود.

«اگه این بار یه خائن پیدا کنم، یه وسیله برای پرواز بهم بدین که فوق العاده قوی و عالی باشه.»

[ما همچین چیزی نمی‌سازیم، چون همه ما فرشته‌ها می‌تونیم پرواز کنیم.] (لیرا)

«آه! واقعا کمکی نمی‌کنی.»

کشورهایی که ایل‌هان نیاز داشت به آن‌ها برود، بیشتر کشورهای جزیره‌ای در آمریکای جنوبی بودند. این کشورها آنقدر کوچک بودند که بقای آنها پس از دگرگونی عظیم، حتی مورد توجه نبود.

نشانه‌ی خوبی بود که خبری از سقوط آنها به گوش برسد و کشورهای زیادی بودند که بدون هیچ سر و صدایی ناپدید شدند. اگر اطلاعات کانگ میرا نبود ایل‌هان هم از این موضوع بی‌خبر می‌ماند.

ابتدا قصد داشت خودش را پنهان کند و سوار هواپیما شود، اما بعد از اینکه فهمید حتی اگر سریع‌ترین قطار را سوار شود، بیش از ۲۵ ساعت تا ونزوئلا طول می‌کشد، منصرف شد.

مجبور شد از ملاقات با زیبایی‌های ونزوئلا نیز صرف نظر کند. مشتاقانه منتظر بود، چون زنان زیبایی را در مجلات دیده بود، اما نه شخصا و در دوره ترک تحصیل. لعنتی!

[خوش به حالت!] (لیرا)

«همه فرشته‌ها مهارت ذهن خونی دارن؟»

و بنابراین، روشی که ایل‌هان انتخاب کرد، همانطور که قبلا به آن اشاره شد، «دریا» بود. منظور از دریا هیچ کشتی یا قایقی نیست. چون آنها حتی از هواپیما هم کندتر بودند.

به طرز شگفت انگیزی، ایل‌هان در حال حاضر روی آب می‌دوید. چطور؟ این ترکیبی از قدرت ابرانسانی و مهارت‌های جهش، همراه با عملکرد جمع‌آوری از راه دور موجودی برای فراخوانی جای پا... یعنی سپرها بود.

فرآیند بسیار ساده‌ای بود. اول با تمام قدرت از زمین...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب همه به غیر من بازگشته هستن را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی