

یک گابلین
A goblin
نویسنده: ثبت نشده
من در جهان نوین پسری 23 ساله به نام دانیل بودم اما یک شب همچین برایم عوض شد وقتی یک روز چشمم رو باز کردم در یک دشت بیدار شدم و شاید فکر کنید من مثل هر شخصیت خوش شانسی که به یک دنیا دیگر میرود قرار است یک زندگی در رفاه و پر از هیجان داشته باشم و عاشق بشم و قهرمان بی همتای این دنیا بشم ولی باید بگم من از ویژگی های زندگی تناسخی بالا من فقط هیجانش رو دارم چون من به عنوان یک پسر خوش قیافه نه بلکه به عنوان یک گابلین کوتوله و سبز تناسخ پیدا کردم که تقریبا همه موجودات دورم میخواهند من رو شکار کنند ولی خوب من یک هدیه با خودم به اینجا آوردم با من همراه شوید تا از ماجراهای زندگی جدید من آگاه شوید پس بزن که بریم این داستان یک گابلین هست نه بیشتر و نه کمتر
ژانرهای اصلی
دستهبندی
دستندرکاران
نویسنده، ویراستارها
شروع به انتشار
وضعیت انتشار
آخرین نظرات ناول

این داستان اینده داری
نویسنده خشته نباشی!

چپتر 100: گابلین ها به پا میخیزند
این داستان ادامه داره

چپتر من کو لطفا بنویس میخوام بخونم

سلام بر نویسندهٔ اثر.
ایدهات جالبه، اما یه نکتهای که باید بگم اینه که غلط های املایی خیلی تو ذوقم میزد، همچون 'مرفع - با اینکه معنا میده، ولی احساس کردم تو منظورت مرفح هست -' یا چندین غلط املایی دیگه، فعلا دارم میخونمش، فقط گفتم که غلط املایی هم وجود داره، چه برسه به نگارشی، امیدوارم موفق باشی.

ممنونم از نظرت در ادامه به این نکته بیشتر توجه می کنم باتشکر 😄

خود داستان چیز قشنگیه
ولی چیزی که وقتی شروع به خوندن کردم به چشمم اومد غلطت های تایپی بود
غلط های تایپی به هرحال از دست آدم در میرن پس اینو به عنوان یه نکته منفی نبین فقط کمی توجهت رو توی ادیت داستان بیشتر کن
مشکل اصلی اینه که توی نوشتنت پاراگراف بندی و فاصله گذاری خاصی وجود نداره که یکم خوندن رو سردرد آور میکنه
شرمنده اگه این کامنت ممکنه ناراحتت کنه ولی بنظرم نیاز بود بگم

عالی بود و ممنونم که اومدی نظر دادی بازم بیا اگر مشکلی بود بگو👍😄

سلام رفیق فاصله ها رو درست کردم
ناول های تصادفی


