فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

همه به غیر من بازگشته هستن

قسمت: 83

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل هشتاد و دوم:من و تو و غریبه ها(یک)

شهرت ونگارد روز به روز بیشتر میشد.

سطح سلاح های رده استاندارد این شرکت در حال افزایش بود و وقتی توانایی های سلاح های رده بالایی که به بیست و شش انجمن فروخته بودن شناخته شدن کیفیت و کارایی محصولات این شرکت بیشتر شناخته شد.

همچنین بعد از اینکه معامله ی اداره ی انحصار با این شرکت فاش شد، به علت نتایج این معامله اونها حتی مشهور تر شدن.

قبلا ازین معامله اداره ی انحصار، رقابت تنگاتنگی با رقت انگیز ترین انجمن های جهان داشت اما الان به یکی از خوش آوازه ترین ادارات تبدیل شده بودن، البته اونها هنوزم در تمام ماموریت ها خون به جیگر میشدن اما بازم تعداد زخمی ها و خیلی بیشتر از اون تعداد کشته‌ها بخاطر افزایش سطح تجهیزاتشون کاهش پیدا کرده بود.

در این دنیای جدید موثر ترین چیز سطح افراد بود.

گرچه سرعت افزایش سطحشون به پای انجمن های بزرگ نمی‌رسید چون برای دولت کار میکردن،هرچند حتی اگه کل کشور و ارتش هم از هم می‌پاشید بازم سطح اونها بدون تغییر باقی میموند و تبدیل به اعتبار و قدرت اونها میشد.

«وای دلم میخواد آقای ایل هان رو ماچ کنم!»

«بیخیالش شو ستوان اول هان، چطوره همینجا کلا این بحث رو ببو+سی بزاری کنار؟»

«نمیتونم! راه نداره،حتی اگه بمیرمم هم بیخیالش نمیشم! حتما اونو مال خودم میکنم!»

«از ما گفتن بود از تو نشنیدن»

فارغ از اینکه چقدر در استاندارد های کره زیبا بود بازم رویایی که هر شب خوابش رو میدید دست نیافتنی بود.

جهان به سرعت در حال تغییر بود، بچه های مادران حامله ای که به جهان های دیگه رفته بودن حالا به دنیا اومده بودن، دولت ها با ساخت رشته ی جدید ای کا ای سعی در ساخت ساختمون های مهم با موادی داشتن که ده برابر محکم تر از تمام موادی بود که تا حالا وجود داشت، البته همه چیز به اینها خلاصه نمیشد.

بعد از امواج سیاه چال در ژاپن، مراقبت و پاکسازی سیاه چال ها در سرتاسر جهان سرعت گرفته بود که فرصت بیشتری برای درخشیدن در اختیار انجمن ها گذاشته بود.

البته در مقابل، انجمن هایی تونسته بودن با خرید سلاح های رده بالا سرعت رشدشون رو افزایش بدن، هدف حسادت دیگر انجمن ها قرار گرفتن.

تعداد بسیاری کشمکش بر سر این سلاح ها بین انجمن ها راه افتاده بود، هرچند از وقتی که ایل هان اعلام کرد که کسایی که تجهیزات ساخت ونگارد رو بدزدن نمیتونن بلیت شرکت تو خرید هیچ چیزی رو دریافت کنن خیلی کمتر شده بود.

ماجرا به این ختم نمیشد، ما هم میتونیم قوی بشیم!

این شعار انجمن هایی بود که امیدوار بودن بتونن با کمک سلاح های جدید قوی بشن به همین دلیل تابع حرف های ایل هان بودن، اون تمام انجمن های دنیا رو با ونگارد زیر سلطه ی خودش گرفته بود.

«این واقعا خیلی باحاله!»

[چرا به جای اینکه مثل نیرو های تاریکی تو خودت بلولی پا نمیشی یه تکونی به خودش بدی؟]

غرغر هی ایل هان باعث شد ایل هان لپ تاپ رو خاموش کنه و از جاش بلند بشه، اون میخواست ببینه وضعیت بعد از ونگارد چقدر عوض شده اما برای حالا کافی بود.

«خب، خوشبختانه ما حواسمون به اموالمون هست»

[فکر میکردی ممکنه مکانیزم دفاعی شکست بخوره؟]

«آره، اونوقت کلی کار دیگه هم مجبور بودم انجام بدم»

هدف ایل هان از سیر تا پیاز ونگارد فقط تقویت بشریت بود، اگه قرار بود پروژه بخاطر طمع بقیه انسان ها شکست بخوره اونوقت مجبور بود باز همه ی مصیبت هارو خودش تنهایی تحمل کنه.

اما خوشبختانه از اونجایی که همه ی تجهیزات رده استاندارد و رده بالا به سرعت برق و باد به فروش میرفتن حالا دیگه میتونستن با خوشحالی درکنار هم با مصیبت ها دست و پنجه نرم کنن!

بنابراین اون بهترین تجهیزات ممکنه رو برای نایونا و کانگ هاجین درست کرد که به همراه اون بیست و شش انجمن دیگه، حدود سه هفته از وقتش رو گرفت.

البته اوقات فراغتش به شکار هیولا ها هم میرفت،ا ما از وقتی که با شکار اروچی به سطح هشتاد ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب همه به غیر من بازگشته هستن را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی