تولد دوباره یک سوپراستار
قسمت: 10
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل10 – سوپ لوبیای سبز
ظاهر کانگژیان از نظر کلاسیک خوش تیپ نبود.
او قد بلند و اندام خوبی داشت در حالی که بینی او صاف، چشمانش کمی کوچک و پلکهایش دوتایی بودند. چانهاش تقریبا چهارگوش و استخوان گونهاش برجسته بود. وقتی جوان بود در میان جمعیت مردان خوشتیپ هیچ برجستگی نداشت. با این وجود هرچه سنش بالاتر میرفت ظاهر او برای رفتن در مسیری بالغانه مناسبتر میشد. بعد از اینکه متحمل طراحی یک استایل برای نقش خود شد، در آن نقش، تصویر شخصی را داشت که از بیرون ظاهری معمولی و بازیگوش اما از درون احساسات عمیقی را پنهان میکرد. به این ترتیب کانگژیان قاتل زنان مسن شد.[1]
در زندگی قبلی، این زمان بایلانگ و کانگژیان دوستان معمولی بودند. کانگژیان ابتکارعمل زیادی را در این زمینه انجام میداد. اگر برای گفتگو تماس نمیگرفت پس برای شام در خانه بایلانگ ظاهر میشد.
وقتی آن اخبار زشت درباره خانواده بای پخش شد، تماس کانگژیان با او کمتر شد. در مقابل به دلیل انتشار اولین فیلمش و همچنین تبلیغات UNI ستاره کانگژیان به تدریج توسط مخاطبان شناخته میشد. بایلانگ بطور طبیعی دلیل کاهش تماس را، اشتغال زیاد کانگژیان میدانست.
چند سال بعد که بایلانگ به دلیل محبوبیت "کی شام رو آماده میکنه" دوباره مشهور شد، تماسهای مکرر کانگژیان برگشت. در آن زمان گرچه نمیشد کانگژیان را بازیگر لیست A در نظر گرفت، اما او در اغلب تولیدات کوچک نقش اول مرد یا نقش مکمل مرد را بازی میکرد. در مقایسه با بایلانگ دوباره محبوب، او را میشد در همان سطح در نظر گرفت.
بنابراین کانگژیان هرگز سعی نکرد این واقعیت را پنهان کند که او و بایلانگ دوستان قدیمی بودند. آنها دو سبک متفاوت داشتند بنابراین احتمال رقابت آنها با یکدیگر زیاد نبود. گاهی اوقات با هم در سوپرمارکت ظاهر میشدند، که میتوانست اخبار جزئی بین هواداران ایجاد کند که آنها دو نامزد صمیمی هستند.
این آغاز رابطه این دو نفر بود.
تغییر رابطه هم توسط کانگژیان آغاز شد.
کانگژیان غیر متعهد بود با اینحال وانمود میکرد که اینطور نیست و مشکلی با افکار رادیکال بایلانگ هم ندارد.
و بایلانگ تمیز و زیبا بود، شخصیت آرامی داشت و درباره چیزهای کوچک تحقیر نمیکرد. همین طور میدانست چطور از دیگران مراقبت کند. بعد از اینکه یکدیگر را شناختند، به نظر نمیرسید کانگژیان احساس واقعی نداشته باشد. با این حال او در آن زمان به فکر حرفه خود بود. از آنجا که بایلانگ اخبار دردسرساز زیادی داشت، کانگژیان تصمیم گرفت دیگر او را دنبال نکند.
اما وقتی بایلانگ برای دومین بار محبوب شد، قلب کانگژیان دوباره تحریک شد. در آن زمان کانگژیان هم با شخصیت بایلانگ آشنا شده بود. این واقعیت که بایلانگ کم حرف بود و از افرادی که نق میزنند یا حسادت میکنند نبود کانگژیان را خوشحال میکرد. پس از چند بار آزمایش متوجه شد به نظر نمیرسد بایلانگ تعصبی نسبت به جفت گیری داشته باشد. بنابراین وقتی بایلانگ مست بود از فرصت استفاده کرد و معامله را با او بست.
بعد از آن کانگژیان مدتی را صرف آرام کردن بایلانگ شوکه کرد.
او در مورد عشق پنهان و طولانی و دشوار خود برای او سخنرانیهای طولانی کرد، فقط به این دلیل رخ داده بود که او نتوانسته بود علاقه خود را سرکوب و تمایلش را کنترل نماید.
در فیلمها این نوع شخصیتهای شیفته و عاشق اغلب ظاهر میشوند. از بازی کانگژیان احساسات میچکید. باید گفت روش کانگژیان کاملا درست بود. این نوع مسیر تبدیل دوست خوب به عاشق در بایلانگ بیگناه و سادهلوح کاملا مؤثر بود. به این ترتیب کانگژیان به سادگی مورد بخشش و پذیرش قرار گرفت. بایلانگ آن زمان هنوز بار سنگین بازپرداخت بدهی بایلی را به دوش میکشید. چیزی مثل داشتن یک رابطه، برای او لوکس بود.
با این حال انتظار نداشت قول عشق کانگژیان تنها برای 3 سال ادامه داشته باشد.
3 سال او تمام قلب خود را به کانگژیان اهدا کرد و کانگژیان با خیانت آن را پس داد.
به همین دلیل پس از تولد دوباره تلفن بایلانگ با تماسهای از دست رفته کانگژیان پر شد. این غیرمعمول نبود. قسمت غیرمعمول آن این بود که بایلانگ او را نادیده میگرفت.
بایلانگ تصمیم خود را گرفته بود که در این زندگی هیچ رابطهای با کانگژیان نداشته باشد.
اگر او به اصطلاح دوستی خود را با کانگژیان حفظ میکرد، شاید انجام کارهایی که بایلانگ تصمیم گرفته بود انجام دهد، راحتتر بود[2]، با این حال بایلانگ به دلیل احساس خیان...
کتابهای تصادفی



