فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

خون کور: پانیشرز

قسمت: 56

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

توکیو، آزمایشگاه زیرزمینی هیمورا ریکی

بوی آشنای تیز الکل بینی‌اش را سوزاند. چشمان آبی گیجش را گشود. نبض سرش با درد می‌تپید و آن درد را در رگ‌هایش پمپاژ می‌کرد. ناخودآگاه ناله‌ی کوچک و درمانده‌ای زد. خواست سرش را بلند کند اما نتوانست. تسمه‌ی چرمی دور گردنش مانع بلند شدنش بود. سرش را کج کرد. بوی نم، الکل و مواد شیمیایی نبض دردناک سرش را تشدید می‌کردند. میزی قدیمی در گوشه‌ی اتاق قرار داشت. کامپیوتر روی میز در حال تحلیل اطلاعات پزشکی بود.

پرونده‌های روی میز بهم ریخته بودند. صندلی مخمل چرخدار قدیمی سمت او چرخیده بود؛ اما کسی بر روی آن به چشم نمی‌خورد. سعی کرد دست و پاهایش را از چنگ تسمه‌ها آزاد کند؛ ولی بدنش شل‌تر از چیزی بود که بتواند تکان بخورد. صدای بیب‌بیب دستگاه سنجش تپش قلب روی اعصابش راه می‌رفت. سرش را محکم تکان داد تا سیپپ را از خودش جدا کند اما فایده‌ای نداشت. بال‌هایش زیر وزن او کمی دردناک بودند.

این درماندگی خوب در ذهنش تثبیت شده بود. در آن روزهای سخت آزمایشگاه...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب خون کور: پانیشرز را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی