فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

خون کور: پانیشرز

قسمت: 57

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

خون در رگ‌های میکایلا یخ بست. چشمان آبی‌اش گشاد شد. اگر ریکی عامدانه او را رها کرده بود، پس مرگ مادر هانا نیز تقصیر او بود؟ محتویات معده‌اش به هم می‌پیچید. دندان‌های لرزان از خشم و نومیدی‌اش را به زحمت از هم گشود:

- تمام این مدت می‌دونستید که من زنده‌ام؟

ریکی پا روی پا انداخت. ضربان قلب خون‌آشام آزمایشی بالا رفته بود و نوار دیجیتالی مغزش نشان می‌داد که در وضعیت مناسبی نیست. آهسته پلک زد:

- آره. خودم کاری کردم که احساس کنی بدون مشکل فرار کردی.

میکایلا حس می‌کرد که دیدگانش سیاهی می‌رود. تقصیر او بود که الیزابت کشته شد. به احتمال زیاد هم هانا و رانمارو زیر آزمایشات ظالمانه‌ی VHO بودند. به چه جرمی؟ جرمشان این بود که به یک نمونه‌ی آزمایشی فراری پناه داده بودند. چیزی مثل سنگ در معده‌اش به وجود آمد. توخالی به سقف خیره مانده بود. عذاب وجدان گردن بل...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب خون کور: پانیشرز را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی