فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

خون کور: پانیشرز

قسمت: 9

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

صدایش هنوز ضعیف و پر از ترس بود. آکاری روی خوش به ناجی‌اش نشان داد:

- بله آکامه چان؟

آکامه تنها شاگرد محبوب او در کلاس بود. آکامه استراژیستی دوراندیش به شمار می‌رفت اما اکثراً بد می‌آورد و به همه چیز گند می‌زد. می‌دانست که به صورت انفرادی در آزمون سال بعد هیچ شانسی برای پیروزی ندارد. لب‌های سرخ درشتش را روی هم فشرد و از پس پرده‌ی موهای سیاه لختش به استاد آکاری نگریست:

- برای امتحان سال بعد می‌تونیم گروه تشکیل بدیم؟

آکاری برای لحظه‌ای در فکر فرو رفت:

- بله آکامه چان. شما می‌تونید برای امتحان سال بعد گروه تشکیل بدید اما امتیازات بین اعضای گروه نصف می‌شه. یکی که اشتباه کنه، به پای همه نوشته می‌شه و همینطور برعکسش هم صدق می‌کنه.

آکاری چند تار سرکش مو را پشت گوشش تاران...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب خون کور: پانیشرز را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی