فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

خط خون

قسمت: 4

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

به خوبی اطلاع داشتند، افراد ژوپین هر سال چند نفری را ربوده، به این‌جا آورده تا پروار و ذبح یا زنده سرو کنند. همه آدم‌خواران سعی می‌کردند در چنین شبی، این‌جا یا مکان‌های مشابه جمع شوند و از غذای دلخواهشان لذت ببرند.

به مرور زمان، قربانیان به سرنوشتشان پی می‌بردند اما تا آن‌موقع دیگر نمی‌توانستند از غذا خوردن دست بکشند. گویی به غذاها اعتیاد پیدا کرده باشند.

شک‌های امشب خاطرات مدفون در ذهنشان را زنده کرد و با هر قدم به ذهن آن دو هجوم می‌آوردند. سال اول آرمیلا تنها بود. کسی را نمی‌شناخت و دیگران به خاطر کوچک بودنش نادیده‌اش می‌گرفتند. در شب موعود، ژوپین کنارش کشید و گفت:

- سنت برا ذبح کمه. یه سال دیگه هم این‌جا مهمونی.

او هم به خاطر گریختن از مرگ، خوشحال شد. سال دوم، هورام آمد. پسری شوخ و هم‌سن آرمیلا. این‌بار هم به خاطر سن کمشان زنده ماندند. این‌بار هر دو به خاطر زندگی دوباره، کنتر هم پایکوبی کردند.

سال سوم تعداد کافی برای ذبح داشتند و آن دو اضافه بودند. حرف ژوپین در ذهنش طنین انداخت.

- امسال، تعداد آدم‌هایی که داریم از کافی هم بیشترن. بهتره یه سال دیگه هم زنده بمونین تا گوشتتون حسابی جا بیفته.

سال چهارم، قرار بر کباب کردن قربانیان بود و آشپز گوشتشان را برای بریان شدن نامناسب تشخیص داد. مناسبتی هم برای زنده‌خواری نداشتند. سال پنجم هر دو تب کردند و گوشت بیمار مناسب ذبح نبود. بنابراین باز هم از قافله مرگ جا ماندند. امسال هم که این چنین رو دست خوردند.

در این کوران تاریکی، تنها روزنه امیدشان؛ شوق یادیگیری دانش مسافران دیگر بود‌. این آموزش‌های گوناگون یک ساله، شاید در ظاهر بیهوده به نظر برسند اما بهترین انتخاب برای مشغول نگه داشتن ذهنشان بود.

با همه تلاش‌هایشان، تماشایِ آمدن و رفتن دیگران، مراقبت بیش از حد نگهبانان، ناامیدیشان از فرار، زجه دیگران هنگام مرگ و ناتوان بودنشان در یاریشان و اجازه نداشتن برای همراه شدن با آن...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب خط خون را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی