فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ارکیده‌ی موعود، تولد یک ایزد

قسمت: 52

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

بالتای 1

Ch 52

می‌خواستم جواب خدای عنصری باد رو بدم که صدای النور رو شنیدم.

النور: «برادر منم النور.»

چاک: «النور تو اینجا چیکار می‌کنی، چرا من می‌تونم روح تو رو داخل این حلقه حامل حس کنم.»

النور: «برادر من و تو داخل یک حلقه هستیم، من الان برای خودم اربابی به نام آرتاس دارم و ما هر دو داخل حلقه حامل اون هستیم.»

چاک: «چطور ممکنه؟ این امکان نداره!؟ هر حلقه حامل فقط می‌تونه برای پذیرش یک روح عنصری استفاده بشه، از اون گذشته اون چطور تونست ارتباط ناقص من و اربابی که قصد داشت منو به خدمت خودش در بیاره قطع کنه و حتی بتونه روح من رو‌ داخل حلقه حامل خودش جذب کنه.»

النور: «برادر، ارباب من از هر اربابی که در طی این هزاران سال داشتیم خاص تر هست، این حلقه حاملی هم که ما الان داخلش هستیم خود ارباب‌ِمون‌ با دستان خودش ساخته.»

چاک: «چنین چیزی نمیتونه وجود داشته باشه!»

آرتاس: «اگر صحبتاتون تموم شد منم حساب کنید، خود من اینجا هستم و تو میگی من نمی‌تونم این کار رو انجام بدم.»

چاک: «تو ارباب خواهر من هستی؟»

آرتاس: «بله من اربابشم، در ضمن نه تنها این حلقه رو درست کردم بلکه حتی می‌تونم گسترشش هم بدم، من به هر نه عنصر مسلط هستم.»

وقتی این حرف رو‌ زدم چاک برای یک دقیقه سکوت کرد.

چاک: «خواهر تو چیزی در مورد فرزند سرنوشت می‌دونی؟»

النور: «نه برادر، من الان چند هزار سال هست که اربابی نداشتم.»

آرتاس: «فرزند سرنوشت؟! اون دیگه کیه؟»

چاک: «خواهر تو تایید می‌کنی که اربابت می‌تونه از نه عنصر استفاده کنه.»

النور: «بله برادر من بارها شاهد استفاده کردن اون از همه عناصر بودم.»

چاک: «جهان از دنیاهای مختلفی تشکیل شده که سرزمین هفت اقلیم فقط یکی از اون‌ها هست، این دنیاها به قلمروهای بالاتر که هفت آسمان نام دارن راه پیدا می‌کنن، افسانه‌ای از گذشته‌های دور وجود داره که شخصی در آینده میاد که می‌تونه از تمام عناصر استفاده کنه و اون شخص تمام جهان‌ها رو فتح می‌کنه، اسم‌های مختلفی برای اون شخص بیان شده ولی مهم‌ترینشون فرزند سرنوشت هستش، حلقه‌های حامل فقط در هفت آسمان ساخته می‌شن اونم با کمک چندین صنعت گر ماهر که در چند عنصر مهارت کامل دارن، حالا اربابت اومده و به تنهایی حلقه‌ای ساخته که از تمام اون حلقه‌ها بهتر هست، خواهر، ارباب تو به نظر من همون فرزند سرنوشت هستش، با این حال در راهی که اون در پیش داره جنگ‌های زیادی رو‌ به چشم خواهد دید و همچنین گفته که اون مخالفان زیادی هم خواهد داشت.»

النور: «برادر من قبلا هم داستانی مشابه این رو از یکی از زیر دستان اربابم به نام آکیدانا شنیدم که به ارباب‌ِمون لقب موعود رو داد، من می‌خوام در این راه در کنار اربابم باشم، ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ارکیده‌ی موعود، تولد یک ایزد را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی