فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ارکیده‌ی موعود، تولد یک ایزد

قسمت: 36

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر ۳۶

ارک مجمع الجزایر شناور سولبارد ۲

وقتی صبح شد متوجه موج بزرگی از مانا شدم که ناگهان از تمام کلونی ها شروع به پخش شدن کرد.

در همون موقع شاخک های مورچه سرباز چندین بار تکون خورد و مورچه فوری پیش من اومد.

مورچه : ارباب ارتاس میدونم که شما هدف درستی در پیش دارید ولی منم وظایفی دارم.

ارتاس : توضیح بده ، میشنوم.

مورچه : ملکه هر روز صبح دستور جستجوی گستره ای رو به مورچه های سرباز برای پیداکردن جانشین میده و الان این دستور به من هم رسیده ، لطفا اجازه بدید من مطابق دستوری که بهم داده شده به وظیفم برسم.

ارتاس : میدونم ولی دور از انتظار نیست که تو بری جای ما رو به ملکه بگی و همونطور که خودت هم قبلا به یکی دیگه از مورچه ها روی سقف کلونی سرباز خونه گفتی ملکه اصلا حال روحی و روانی مساعدی نداره و ممکنه هدف من رو بد برداشت کنه و ناخواسته دستوری بده که عواقبش جبران ناپذیر باشه.

مورچه : بله متوجه حرفتون هستم پس من هم به شرفم قول میدم که تا زمانی که شما عملی که به کلونی و ملکه کاساندرا اسیب برسونه انجام نداده باشید نه از شما حرفی بزنم نه از قلعه ای که الان داخلش هستیم.

ارتاس بعد از چند لحظه تفکر : خیلی خوب اجازه خروجت رو میدم ، کاتاری لطفا ایشون رو به خارج از قرعه هدایت کن.

مورچه : ممنونم ارباب ارتاس.

ارتاس : یه لحظه صبر کن ، من اسم تو رو نپرسیدم.

مورچه : ارباب ارتاس ما مورچه ها به غیر از ملکه و جانشین هیچ اسمی نداریم و فقط ملکه و جانشین لیاقت داشتن اسم رو دارند.

ارتاس با تعجب : عجب ، خیلی خوب حالا میتونی بری.

بعد از خروج مورچه تا شب صبر کردیم و وقتی شب شد یگان نخبه تاریکی رو برای جستجو به بیرون فرستادم و اکیدا دستور دادم که تا زمانی که بحث جونتون وسط نبود حق درگیری با هیچ کس رو ندارید.

کاتاری و بیش از پنجاه نفر از یگان نخبه سایه رفتند تا کوهستان عظیم رو جستجو کنند بقیه یتی ها هم مامور جستجوی کلونی های حاشیه ای جزایر شدند و من و وایت هم جستجوی کلونی های جزایر مرکزی رو بر عهده گرفتیم.

یک ساعتی وقت گذاشتم و ابرهای عظیمی رو درست کردم که سرتاسر جزایر شناور رو فرا میگرفت بعد از اون به همراه وایت تکنیک سایه رو فعال کردیم حضورمون رو هم مخفی کردیم و بعد از اون به راحتی شروع به جستجوی جزایر میانی و مرکزی کرد...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ارکیده‌ی موعود، تولد یک ایزد را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی