فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ارکیده‌ی موعود، تولد یک ایزد

قسمت: 22

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل بیست دوم.

ماهیت مانا، وایت کینگ سطح سه.

وایت کینگ با دیدن من غرشی کرد و اندازش رو به پنج متر رسوند و کنارم نشست.

رفتم کنار رودخونه و انعکاس خودم رو تماشا کردم تا ببینم چه تغییراتی توی بدنم انجام شده بود.

اول از همه که قدم حالا به دو متر رسیده بود ولی بدنم همچنان مثل قبل سیاه بود با چشمانی طلایی که میدرخشید.

به قدرت های عنصریم نگاهی کردم اونها هم تغییری نکرده بودن پس کنجکاو شدم دقیقا با این تکامل سطح غیر از قدم چه دستاوردی داشتم.

یه نیزه تاریکی ده متری درست کردم تا ببینم شکل قدرت عنصریم تغییری کرده یا نه که اونم مثل سابق بود و تفاوتی نکرده بود.

واقعا داشتم گیچ میشدم که ایا نتیجه این همه تلاشم فقط افزایش قدم بوده که صدایی توی ذهنم شنیدم.

النور : ارباب جوان میبینم که با موفقیت تونستی افزایش سطح بدی و الان سطح سوم هستی که این یک دستاورد خوب برای تو هستش.

فقط در سیزده سال تونستی به سطح سوم برسی ، جهت اطلاعت میگم برای رسیدن به سطح سوم برای یک موجود معمولی سیصد سال زمان نیاز هستش و برای موجوداتی که به عنوان نابغه و پیشرو رکورد شکن شناخته میشن حداقل صد سال زمان نیاز هستش.

تو تونستی این کار رو در سیزده سال انجام بدی این فوق العاده هستش ، این که تو رو به عنوان اربابم انتخاب کردم میتونه درست ترین انتخاب عمرم بوده باشه.

به نظرم تو پتانسیل این رو داری که از سطح هفت هم در دنیای فانی فراتر بری.

ارتاس : استاد خوشحالم دوباره صداتون رو میشنوم ، از تعریفتون سپاس گذارم استاد.

النور : تعریف نبود من فقط حقیقت رو بازگو کردم ارباب جوان.

ارتاس : استاد یه سوال داشتم ، من الان سطح سوم هستم ولی هرچی برسی میکنم غیر از افزایش قد هیچ دستاورد دیگه ای رو نمیتونم احساس کنم.

النور : شاگرد جوانم چرا فقط به ظاهر هر چیز توجه میکنی سعی کن به باطن خودت نگاه کنی.

یکی از فواید سطح سوم بودن کنترل بیشتر روی مانا و افزایش اندازه منبع مانا درون بدنت هستش.

سعی کن یه تیر چوبی احضار کنی.

ارتاس : چشم.

با حرف استاد یه تیر چوبی دو متری درست کردم و روبروی خودم معلق نگهش داشتم.

النور : حالا سعی کن ساختار تیر چوبی رو تا جایی که میتونی از هم جدا کنی و اون رو تبدیل به هزاران تکه کنی با استفاده از قدرت عنصری چوبی که داری.

با راهنمایی استاد تمرکز کردم و شروع کردم ساختار تیر چوبی رو از هم جدا کردن.

تیر چوبی رو اول به ده تکه تقسیمش کردم بعد صد تکه و هرچه تمرکزم رو بیشتر میکردم ساختار تیر چوبی رو به قطعات بیشتری تقسیم میکردم.

النور : شاگرد جوانم من دیگه بیشتر از این نمیتونم ارتباطمون رو حفظ کنم چون انرژیم داره تموم میشه ، وقتی تونستی ساختار رو به اجزا مانا تبدیل کنی اون وقت متوجه میشی که چقدر این کار در اجرا کردن قدرت های عنصریت میتونه تاثیر گذار باشه ، بدرود شاگرد جوانم.

با اتمام صحبت های النور من یک روز تمام رو صرف...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ارکیده‌ی موعود، تولد یک ایزد را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی