فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

قلعه ی شیطان

قسمت: 123

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

مرلین جادوی خود را فراخواند. جبهه او هیچ جنگجویی نداشت تنها جادوگران بودند که در حال خواندن طلسم‌های خود بودند. دشمنشان در برابر حملات فیزیکی مصون بود و برای آنکه متوجهش شوند افراد زیادی در طی چند ماه گذشته جان خود را از دست داده بودند. پیرمرد درحالی¬که رعد و برق¬ها را فرامی¬خواند نظاره¬گر سیصد ارواح آبیس بود که با سرعتی بالا در حال هجوم بودند.

جادوگران پیر و نوجوان سلطنتی و آکادمی در حال تشکیل سدهای جادویی خود و فراخواندن عنصرهای مختلف بودند.

طلسم¬های رنگین از توپ¬های آتشین تا تیرهای یخی یکی پس از دیگری بر سیصد ارواح فرود می¬آمد، با این¬حال چندان آسیبی نمی¬رساندند و تنها رعد و برقی که بر آنها با جادوی مرلین فرود می¬آمد باعث شد تا ارواح آبیس با جیغ خود از دنیا محو شوند. ضربه مستقیم روح آنها را سوزاند.

«به صاعقه¬ها نخورید!!! اون پیرمرد رو بکشید!!!»

لوکاس فریاد زد و شروع به تلپورت کرد با این¬حال با رسیدن به نزدیکی مرلین متوجه شد که نمی¬تواند جلوتر از آن تلپورت کند، فضای جلویش آشفته بود و به راحتی مقصر¬ آن را شناخت، ده¬ها جادوگر با غرابت مانای کمیاب خود فضا را آشفته می¬کردند که اگر کسی می¬خواست در آن محدوده تلپورت کند باید بدن خود را اتم به اتم سر هم می¬کرد.

«نگهشون دارید!»

صدای پیر مرلین آمد درحالی¬که ورد می¬خواند و توپ¬های عظیمی در حال شکل گرفتن در بالای سرشان بود.

توپ¬های رعدی که گویی در حال دریافت هوشیاری بودند، البته این جادوها تنها عنصرهایی نبودند که به هوشیاری خوانده می¬شدند، گولم¬های آتش، نور، زمین، یخ و... مانند غول¬هایی در حال شتافتن به میدان نبرد بودند و جانوران جنگی به مانند گریفین¬ها، دریک¬های رام¬شده آتش خود را آزاد کردند و بر این ارواح هجوم آوردند. انواع باف¬ها و دیباف¬ها توسط جادوگران در حال اجرا بود.

«قدرت چند برابر!»

«مانای جمعی!»

«چابکی!»

«کوری!»

«سم!»

جادوگران خود را تقویت می¬کردند و زمین و آسمان را به نفع خود دست¬کاری کرده، درحالی¬که زمین اطراف ارواح را طلسم کرده و بر آنها نفرین می¬کردند.

لوکاس دیباف شدید بر خود را احساس کرد که قدرتش با آن بسیار افول کرد. از ارتش بیست هزار نفری جادو در مقابلش ده هزار جادوگر او را نفرین می-کردند، تعداد نفرین اب...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب قلعه ی شیطان را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی