قلعه ی شیطان
قسمت: 91
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
ایستاده بود در برابر موج موجوداتی که نفس آبیس را از خود ساطع میکردند، نگاهش نمیتوانست باور کند، او که خود موجودی افسانهای بود شاهد یورش میلیونها موجود شیطانی بود که تنها مجبور به تماشای جنگ و قتل عام آنها بهدلیل اختلاف با ملکه شیطانی جدید بود، حال اورکهایی که حتی نژاد جنگی شناخته شده از ریختن خون برای این مدت طولانی در این جنگهای عظیم بیزار شده بودند، با اینحال حتی با آنکه دشمنی با تعداد بسیار بیشتر در حال یورش از داخل سرزمین اورکها بود، نیرویی عظیم از ساحل غربی قاره شروع به حملهای خونین کرده بود که این پادشاهان شیطان، ارتش جدید را نیروی یک پادشاه شیطان آندد میخواندند، ولی او نمیتوانست باور کند، در بین آن ارتش چندین موجود بودند که از تکنیکهای الهی استفاده کرده و تعداد موجودات با نفسهای باستانی و قدیمی آبیس بسیار بود، تکنیکهایی که حتی او فردی در رتبه افسانهای را میترساند، با اینحال نمیتوانست هیچ واکنشی نشان دهد چرا که بهدلیل محدودیت موجود برای افسانهها، دستش بسته بود و تنها در صورت وجود یک رتبه افسانهای در میدان اجازه دخالت داشت، با اینحال حتی اگر وجود داشت نیز خدای او یکی از تابعهای خدای نابودی بود که حمله او به بنده خدای بالاتر بهشدت مورد انتقاد قرار میگرفت.
در حالی که هیچ کدام از پادشاهان شیطان از وجود او خبر نداشتند، بهتنهایی در آسمان و با مهارت نامرئی خود میدید که پادشاهان شیاطین بسیار که در حال نبرد با یکدیگر بودند، توسط این نیروی جدید بهراحتی سرکوب شده و در حالی که قدرتشان مهر شده بود نزد یک الف سطح حماسهای میبردند.
«خدای شکار… ما را رها نکن….»
او که میتوانست سر تا سر میدان جنازهی اورکها را در بین شیاطین ببیند، افرادی که به درگاه خدای شکار یک مرتبه در روز با قربانی شکار خود دعا میکردند و ایمان راسخی داشتند تصمیم گرفت تا اگر شده حداقل در برابر این ارتشی که هیچ بازماندهای به جا نمیگذاشتند، بلکه با رستاخیز مردگان به جسد جنگجویان شجاع اورک بیاحترامی میکردند کاری انجام دهد، تصمیمی که حتی دقیقهای از آن نگذشت تا نفس افسانهای را در مرکز ارتش جدید احساس کرد.
«چی؟»
برگشته و در مرکز آنها دید، الف در حال جهش به سطح افسانهای بود و کنار آن موجودات آندد بسیاری شروع به تشکیل سپرهای محافظ و سدهای جادویی برای پنهان کردن حضور آن کر...
کتابهای تصادفی


