فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

قلعه ی شیطان

قسمت: 90

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

پس از گذشت ده ساعت در رو به روی هازارد جسد استخوانی عظیمی از بهیموث افسانه‌ای ایستاده که دیگر آن را نباید جسد نامید، بلکه با درخشش آتش روح در حفره چشمان خالی آن هازارد از همراه قبلی خود قدردانی می‌کرد، همراهی که هر چه سعی کرد نمی‌توانست از سطح وارلرد بالاتر برود، سربروس که در طول زمان تعداد زیادی از اجساد قهرمانان را هضم کرده بود آن‌قدر چاق شده که در حال مرگ از پرخوری بود، ولی با دیدن آن که هیچ پیشرفتی نداشته هازارد را مجبور به اجرای آن کرد.

«شگفت انگیز!!!»

جنیباس شگفت زده از آن که روح یک موجودی به مانند سگ جهنمی رتبه وارلرد توانسته بود در بدن یک بهیموث افسانه‌ای زنده شود و به دلیل ضعیف بودن روح نسبت به بدن از بین نرفته در حال خوشنودی بود چرا که کاملا فراموش کرده بود تا درباره احتمال نابودی روح موجود به هازارد گوشزد کند.

و هازارد که تنها در حین پروسه متوجه آن شد که موجود یکی از قدیمی‌ترین دنبال‌کنندگان و مونت (موجودی که بر روی آن سوار می‌شوید) هازارد بود تا استخوان ترسیده و بهترین تلاش خودش را برای اجرای موفق آن می‌کرد.

«سربروس...»

هازارد به آرامی فک استخوانی موجود را نوازش کرد ولی در این بین هاله‌ای در کنار شروع به اوج گرفتن که توجه هازارد را جلب کرد.

«موفق؟»

اگر قرار بود سه موفقیت پشت سر هم اتفاق بی‌افتاد، هازارد چنین روزی را در تاریخ پادشاهی‌اش ثبت می‌کرد و با نزدیک شدن به مکان آشفتگی جادو، اژدهای رعد مرگ نر را دید که در حال تمرکز بر قدرت خود است و تنها پس از گذشت پنج دقیقه غرشی کرد و چشمانش به هازارد خیره شد.

«آه»

گویا قرار نبود تا چنین روزی برای هازارد به عنوان خوش شانسی ثبت شد چرا که اژدها پس از رسیدن به سطح افسانه‌ای و تشخیص قدرت پایین‌تر هازارد تصمیم گرفت تا پدر خودش را به مبارزه بر سر تابعیت قبیله به چالش بکشد.

هفته‌ای گذشت و اژدهای نر افسانه‌ای با حس پیروزانه‌ای در هر کجا قلعه قدم می‌زد و احساس می‌کرد که پس از تعظیم پدرش به او و قبول کردن شکستش قبل از آن که حتی مبارزه‌ای صورت بگیرد، برنده شده و حال صاحب تمام نیروها و قلمرو است، ولی اگر اندکی می‌توانست فکر کند که تنها دو خواهر، دو همسر او با او هم‌فکر هستند و جز آن هیچ فرد دیگر...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب قلعه ی شیطان را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی