فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

بدرود پرنسس

قسمت: 6

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر ششم

کمر قوز‌کرده‌ی خود را راست کرد؛ سازش را از قبل کوک کرده بود؛ بدنه‌ی ویولن را میان شانه‌ی چپ و فک پایین خود گرفت؛ گردنش سردی گوارای آن را حس کرد و بوی چوب قدیمی‌اش را نفس کشید؛ گردن ویولن را با همان دست نگهداشت؛ آرشه در دست راستش می‌لرزید.

- این... اولین باریه که برای کسی غیر از خودم می‌نوازم... عذرمی‌خوام اگه... نتونستم به درستی اجرا کنم...

پرنسس بازهم جوابی نداد؛ اما کالین هنوز صدای نفس‌های مضطرب او را می‌شنید؛

ولیعهد نفس عمیقی کشید؛ از کجا معلوم؟ شاید این آخرین باری بود که می‌نواخت؛ با این فکر فقط چند لحظه طول کشید تا بر لرزش دستش غلبه کند؛ بر سیم‌ها آرشه کشید و انگشتان دست چپش روی سیم ها حرکت کرد؛ نواخت... نوایی از ته دل؛ سرودی پر از دلتنگی؛ صداها را در آغوش کشید؛ میان نت‌ها گم شد و عشق را نواخت.

مرگ، زندگی، همه چیز جز ساز سردی که در آغوش داشت را از یاد برد.

Adagio (By Rolf lovland)

آماریس سرش را به سمت او چرخاند؛ او با تبحر دست و انگشتان خود را حرکت می‌داد و می‌نواخت؛ گویا ناگهان در چند لحظه تغییر کرده بود و فرد دیگری شده بود! گویا آن مرد در دنیای دیگری فرو رفته بود؛ سر خود را همزمان با نواختن حرکت می‌داد، طوری که موهای سیاه خوش حالتش به این طرف و آنطرف حرکت می‌کرد و پلک‌ها و ابروهایش از زیر زلف‌هایش مدام پیدا و پنهان می‌شدند؛ ریش‌‌هایش از ته تراشیده شده بود و در میان پوست شفاف و سفیدش، مژه‌های صاف و ابروهای پرپشت و پهنش خ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب بدرود پرنسس را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی