فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

همه به غیر من بازگشته هستن

قسمت: 185

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل ۱۸۴

با اینکه ایل هان که تصمیم گرفت آن موجود را بکشد، همانطور که او به منطقه نزدیک‌تر میشد با خود فکر کرد: «هاه؟ یه وقت توی این مبارزه نمیرم؟»

آیا زره او به خوبی مقاومت می‌کرد؟ ایل‌هان نگاهی به زره‌ خود انداخت که به خاطر مبارزه با شوالیه فرو رفته بود و آب دهانش را قورت داد. در هر صورت، فقط می‌توانست تلاش کند!

«من قبلاً نقشه رو بهتون گفتم. پرت می‌کنم و سوراخ میشه. بعد؟»

شوالیه‌ها با چهره‌های محکم پاسخ دادند: «......ما می‌گیریمش و نگهش می‌داریم.»

ایل‌هان سری تکان داد و نیزه استخوان اژدها را با هر دو دستش گرفت.

نیزه‌ای که دستخوش ارتقاء‌های زیادی شده بود تا ماندگاری‌اش در کنار قدرت سوراخ کنندگی بهبود بخشیده شود! البته از قبل، ستون‌هایی که همراه آن بودند را نصب کرده بود.

در آن لحظه، ایل‌هان و شوالیه‌ها آماده بودند و منطقه‌ای که جانور اهریمنی کمتر از ۱ دقیقه دیگر به آن می‌رسید، به میدان جنگ تبدیل میشد.

ده‌ها نیزه و ستون در مقیاس بزرگ، در زمین نصب شده بودند. ایل‌هان مقداری از بالیستاها را به ارتا داده بود که به کانگ میرا تحویل بدهد، هرچه باقی مانده بود را در مکان مناسب قرار داد. اگرچه شوالیه‌ها ضعیف بودند، اگر با هم کار می‌کردند می‌توانستند یک بالیستا را آماده‌ی حمله کنند. غیر از این وسایل، خیلی چیزهای دیگر از موجودی خود بیرون آورد. اگر می‌باخت، باختش غیرقابل قبول خواهد بود.

با نزدیک شدن هیولا، ایل‌هان ناگهان اعلام کرد: «اگه من موفق بشم با کمکتون اون جونور هریمنی رو بکشم، دیگه توی کاراتون دخالت نمی‌کنم.»

شوالیه‌ها همه سر خود را بلند کردند.

«داری...... راست می‌گی؟»

«آره. برام مهم نیست قلعه رو دوباره بسازین، هر کاری می‌خواین بکنین. به هر حال اینطور نیست که قدرت حمله‌ی دوباره به زمین رو داشته باشین.»

«اووووووووووه!»

شوالیه‌ها روحیه خود را به دست آوردند.

جانور را شکست بده و امپراتوری را با بازماندگان بازسازی کن! چقدر دراماتیک!

مردم مطلقاً از شوالیه‌هایی که از پایتخت امپراتوری محافظت می‌کردند، حمایت خواهند کرد، و اگرچه آنها باید با اشراف مذاکره کنند، همچنان هسته اصلی تاریخ جدید خواهند بود! این قهرمانی و افسانه‌ای بود که همه شوالیه‌ها آرزوی آن را داشتند!

«م، ما قطعاً اون جونور رو خواهیم کشت!»

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب همه به غیر من بازگشته هستن را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی