فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

همه به غیر من بازگشته هستن

قسمت: 130

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
فصل ۱۲۹   [......] [وقتش نرسیده که رتبه حماسی بیرون بیاد؟] [حتی رتبه افسانه‌ای مورد استقبال فرشتگان در خط مقدم قرار می‌گیره...!] البته، حتی در رتبه افسانه‌ای، با توجه به سطح مواد و نتایج حاصل از مانا، تفاوت‌های بسیار زیادی وجود داشت، اما حداقل، زره رتبه‌بندی شده افسانه‌ای که ایل‌هان ایجاد کرده بود، قطعاً در بین بالاترین‌ها قرار می‌گرفت. «خوب، بیاید همینطور تمومش کنیم.» به همین ترتیب، ساخت لباس چرمی کماندار پیت و دزد فیریا را به پایان رساند. او مفاصل را برای حرکات چابک و ظریف طراحی کرد و آن را به پوست نزدیک کرد، اما همچنین آن را طوری ساخت که با قرار گرفتن فلس‌های اژدها از قسمت‌های حیاتی بدن به خوبی محافظت شود. چون دوخت زیادی انجام نشده بود، رده‌های آن‌ها منحصربه‌فرد بود، اما این بهترین کار ایل‌هان بود، بنابراین نتوانست تغییری در آن ایجاد کند. «یه شمشیر بزرگ، دو خنجر، یه سپر و.....» یک کمان. به آن یکی اطمینان داشت. چون در ساخت بالیستاها مهارت بیشتری پیدا کرد و نوار لاستیکی غول پیکری که از تاندون‌های کاروس ساخت حتی بهتر از تاندون‌های اوروچی بود. ‌ایل‌هان فکر کرد که چرا اینطور است، و متوجه شد دلیل این بود که آتش ابدی پس از خوردن پوسته‌ی تخمی که یومیر از آن متولد شده بود، تکامل پیدا کرد. شاید به همین دلیل تمام محصولات ساخته شده از قطعات اژدها بهتر شدند. «این پسر قایمکی......» آتش ابدی با ساده لوحی فقط لب‌هایش را لیسید، گویی می‌پرسید چه اشتباهی کرده. اگر از چیزی که نمی‌توانست حرف بزند عصبانی می‌شد، فقط خودش را خسته می‌کرد، بنابراین ایل‌هان فقط می‌توانست به کارش ادامه دهد و فکر کند که این چیز خوبی است. شاید ارزشش را داشت که آتش ابدی پوسته تخم را بخورد، همانطور که شمشیر بزرگ، خنجر و حتی سپر در رتبه افسانه‌ای قرار گرفتند. ایل هان که آن وسایل را مرتب می‌کرد فقط با نگاه کردن به آن احساس خوشبختی می‌کرد. ایل هان شروع به ساختن کمان از ترازوهای سیاه و سفید، سبک و کشسان و نوار لاستیکی غول پیکر از کاروس کرد. [عجب کمان قشنگی.] [ایل‌هان. چون پیت گفت از تو خوشش اومده تمام تلاشت رو نمی‌کنی، درسته؟] «من دگرجنس گرام.» چه کار دیگری می‌توانست بکند؟ آنه...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب همه به غیر من بازگشته هستن را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی