فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

همه به غیر من بازگشته هستن

قسمت: 129

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
فصل ۱۲۸   ایل‌هان میزان گوشت اژدها را در خون اژدها تایید کرد و سرش را تکان داد. گوشت اژدهایی که نمی‌توان خام خورد، از طریق خون در سیستم گردش خون مانا جذب می‌شد. «حتی گوشت هیولایی که غیر قابل خوردنه با این کار خوراکی می‌شه.» [می‌خوای رستورانی چیزی باز کنی؟] «اگه بعد از اینکه یکی از مغازه‌ها رو بستم این یکی رو باز کنم مادر خوشش نمیاد؟ می‌تونم همه‌‌ی مواد رو تهیه کنم. اوه، محل مبدا یه مشکل بزرگه.» لحظه‌ای که از «دارو» نامی ببرد تمام می‌شود. [نمی‌تونی این کارو انجام بدی!] «شوخی کردم، اینقدر عصبانی نشو. اما خوردن گوشت اژدها چندان بد نیست.» [اینم پر از ماناعه. حتی ممکنه جایگزین معجون‌ها بشه......] مهارت آشپزی زمینه‌ای بود که ایل‌هان در طول هزاره متوقف شده در آن پیشرفت نکردند. اگرچه به دلیل توانایی ایل‌هان در مصرف گوشت و خون هیولا پس از به دست آوردن مقاومت شدید در برابر سم و اینکه پختن هیولا تجربه‌ی زیادی به او داد، به سرعت رشد کرد، اما فکر می‌کرد که هرگز نمی‌تواند بر مهارت آشپزی مسلط شود. هرچند الان اینطور به نظر نمی‌رسید. اگر او شروع به پختن و خوردن گوشت و خون اژدها کند، ممکن است مهارت آشپزی‌اش به اوج جدیدی برسد. خنده‌دار بود، اما این امکان وجود داشت که ایل‌هان با پختن هیولاهای نامتعارف، استاد آشپزی شود. [این وحشتناکه.] [آشپزهای خوب همیشه خوبن. اون گوشت اژدها خوشمزه به نظر می‌رسه.] هرچند یومیر در آغو*شش بود، در برابر گوشت اژدها آب دهان لیرا پایین می‌ریخت. چه تضادی! ارتا تصمیم گرفت که هرگز گوشت اژدها را به یومیر نشان ندهد. در حالی که او مخفیانه در حال حل و فصل موضوع بود، ایل‌هان گوشت اژدهای بالغ را رها کرد و با سرزندگی کار دیگری آغاز کرد. که البته تکه تکه کردن بود. او به طور کامل جسد یک اژدها را در عرض ۲ دقیقه جدا کرد و حتی خون را ذخیره کرد. آنقدر سریع بود که انگار از تکنیک کلون استفاده می‌کرد و لیرا در حین تماشا برایش دست زد، اما ارتا با لحنی ترسناک از ایل‌هان پرسید: [ایل ‌هان، جسد لسینا بین اوناست مگه نه؟] «بله، همینطوره. وقت مرگش یه پرنده طلایی بود، اما وقتی بررسی کردم دوباره به اژدها تبدیل شد.» کاروس که شکل الف به خود گرفت و اژدهایان نابالغی که هنوز فرم اژدهای خود را نگرفت...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب همه به غیر من بازگشته هستن را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی