همه به غیر من بازگشته هستن
قسمت: 107
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۱۰۶: تو، من، غریبهها - ۲۶
بهتر بود که هرج و مرج تا پایان نبرد باقی بماند، اما محدودیتی برای آن وجود داشت. اژدهایان وقتی تعدادشان به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرد محتاط شدند و اوضاع اطراف خود را به شکل دقیق تری تحلیل کردند و در نهایت متوجه شدند نقطه ضعف ایلهان در هنگام حمله به آنها نمایان میشد.
حضورش. برای دیدن حداکثر تأثیرات میدان نبردی که ایجاد کرده بود، او همه جا در حال حرکت بود و نمیتوانست از قوی ترین کارت خود یعنی پنهان کاری استفاده کند.
در آن لحظه، بخشی از اژدهایان استراتژی خود را تغییر دادند. آنها احتیاط کردند تا تسلیم تحریکات ایلهان نشوند و با جادوی دوربرد به او حمله کردند. از آن لحظه به بعد، جراحات ایلهان افزایش یافت.
در واقع ایلهان خیلی بیشتر از آنچه خواسته بود را پس گرفت، زیرا اژدهایان احمقتر از چیزی بودند که انتظار داشت!
در میان آنها، برخی نژاد اژدهای رده سوم سعی کردند با شیرجه رفتن به سمت زمین و ورق زدن خاک، ستونهای فرو رفته در زمین را بیرون بکشند، اما ایلهان به آنها توجهی نکرد. اگر ستونها و نیزهها چیزی بودند که توسط موجودات رده سوم از بین بروند، از اول آنها را نمیساخت.
[آه، با وجود اینکه خیلی ضعیف به نظر میرسه، چطور اینقدر تحمل میکنه؟]
[ما باید اول فریزش کنیم! لعنتی! چرا من با قدرت آتش به دنیا اومدم!]
لحظه مناسب فرا رسید. او به اندازه کافی از نیزهها استفاده کرد و اژدهایان، متحدان خود را که توسط نیزهها بسته شده بودند پشت سر گذاشتند و تلاش کردند ایلهان را بکشند. حالا ایلهان هم باید به مرحله بعد میرفت.
بلافاصله پس از اینکه تصمیمش را گرفت، به زمین لگدی زد و به هوا پرید. در حالی که اژدهایانی که به زمین بسته شده بودند نمیتوانستند حرکت کنند، او سعی داشت تعداد اژدهایانی که در هوا بودند را تا حد امکان کاهش دهد.
[دیگه برامون مهم نیست. بمیر!]
اژدهای رده چهارم کاملاً دست نخوردهای به سمت او حرکت کرد. اژدها در هنگام حجوم آوردن با انواع جادوهای تقویت کننده و پشتیبانی که روی خودش انجام داده بود بسیار عظیم و شریر بود.
با این حال، ایلهان یک پایلبانکر را از کیف ذخیرهاش بیرون آورد، پشت سرش را چک کرد و به محض اینکه اژدها به او نزدیک شد و دهانش را باز کرد، پاییلبانکر را شلیک کرد!
[ضربه کاری!]
[کاااااک!]
قدرت پایلبانکری که تمام توان خود را در یک شلیک متمرکز کرده بود را، میتوان بینظیر نامید. قبل از سوراخ کردن زبان و فک پایین، همه جادوهای تقویتی و دفاعی اژدها را شکست. هنگامی که ایلهان وزن را انتقال داد، اژدها خود به خود افتاد.
کتابهای تصادفی