همه به غیر من بازگشته هستن
قسمت: 105
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۱۰۴: تو، من، غریبهها - ۲۴
پس از ایجاد اجیس، ایلهان اقدام به تقویت ابزارهای شکارچی اژدها کرد. نمیتوانست نوارهای لاستیکی جدید غول پیکر را بدون شعله ابدی بسازد، در عوض ابزارهای شکارچی اژدها را با نوارهای لاستیکی کوچکی که در اختیار داشت، نصب کرد، و بعد آنها را با استخوانهای اژدها و چرم تازه به دست آمده تقویت کرد.
در میان آنها، چیزی که ایلهان بیشتر روی آن تمرکز کرد، بالیستای شکارچی اژدها بود، که بیشتر شبیه یک کمان پولادی بزرگ بود.
[بالیستای اژدهاکش ترسناک و مار پایتون سیاه]
[رتبه - افسانه]
[قدرت حمله - ۶۵۰۰]
[ویژگیها:
افزایش ۵۰ درصدی قدرت حمله به نژاد اژدها
افزایش ۴۰ درصدی قدرت نفوذ
در صورت دریافت شوک فراتر از توان لحظهای تحمل میکند]
[ماندگاری - ۷,۹۸۸/۸,۱۰۰]
[یک سلاح بزرگ که برای شکار اژدها بهینه شده است. از استخوانهای اژدهای ضخیم و بزرگ تیز شده بهعنوان پیکان استفاده میشود و میتوان تا ۱۵ تیر را بهطور مداوم شلیک کرد.]
در مجموع ۶ بالیستا بود که بعد از استفاده از سنگهای جادویی رده سوم بدون عقب نشینی ساخته بود و اکنون میتوانستند به طور مداوم شلیک کنند. برای استفاده از آنها به محض شکستن دیوار، بالیستا را روی زمین نصب و ثابت کرد.
پر کردن تیر حتی با وجود قدرت ابرانسانی به طرز مضحکی دشوار بود، اما این مشکل چندان مهمی نبود، زیرا با استفاده از نیروی برگشتی تیرهایی که پرتاب میشدند، به طور خودکار پر میشدند.
«با کنار گذاشتن رده سوم، باید با کشتن حداقل ۶ رده چهارم شروع کنم.»
[و در حال حاضر در مورد رده چهارمیها صحبت میکنی.]
ایلهان به هر یک از ماشههای بالیستا طنابهایی چسباند و آنها را بست. این برای او بود که هر ۶ بالیستا را همزمان با تمام شدن زمان مانع شلیک کند.
«فکر میکنی میتونن با ۱۵ استخوان اژدهای بزرگ و خوشگلی که درونشون جاسازی شده زنده بمونن؟»
[حتی اگه این اتفاق بیفته هنوز بیش از ۳۰ تای دیگه هست. این واقعاً قابل استفاده نیست اگه یه بار ازش استفاده کنی، نه؟]
«درسته. ولی اشکالی نداره این تازه شروعشه.»
هر یک از اژدهایان هیولاهایی بودند که حتی در حین پرتاب بیپایان جادو و پرواز در اطراف، خسته نمیشدند. آیا تلهها و مینهای زمینی روی آنها کار میکرد؟ شانسی وجود نداشت.
تلهای وجود نداشت که بتواند اژدها را درج...
کتابهای تصادفی
