همه به غیر من بازگشته هستن
قسمت: 91
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۹۰: تو، من، غریبهها - ۱۰
«پس حالا باید ۱۰۰۰ نفرشون رو توی ۱۱ روز بکشم. خیلیییی وقت دارم.»
[چرا صادقانه گریه نمیکنی؟]
با نادیده گرفتن برخی شرایط پیش بینی نشده، مجبور بود حدود ۱۰۰ اژدها در روز بکشد. با فکر کردن به نبرد اوروچی، و اینکه دقیقا چطور قرار است این وضعیت را پشت سر بگذارد، احساس کوری کرد.
رِتا به ایلهان که حتی قبل از مبارزه در حال از دست دادن انرژی بود دلداری داد و گفت:
[میشه گفت اوروچی در مقایسه با سطح خودش خیلی قوی تره. شعله بنفش هم قویتر بود. با این حال، اژدهایان در دارو اینطور نیستن. ۸۰۰ نفر از اونا یکم بیشتر از سطح ۲۰۰ هستند و ۱۰۰ نفرشون حدود سطح ۲۱۰.]
«این خیلی دلچسبه. در ضمن بقیه چی؟»
[بقیه همه بالاتر از سطح ۲۲۰....... خیلیها هستن که از اوروچی قوی ترن.]
برای کسی مثل ایلهان که تصمیم گرفته بود همه نژاد اژدهایان را از بین ببرد، این تعداد باعث خندهاش شد.
مهم نیست در بدنش چقدر اسناد برای مبارزه با اژدهایان جمع کرده بود، اصلا ممکن بود بتواند آن موجودات ترسناک که مثل مگس پر میزدند را بکشد؟
میتوانست در برابر کسانی که حتی اگر یک نفر به زمین احضار میشد، جهنم را بر سرش میریختند، بایستد؟
«خب، فقط میتونم تلاش کنم که بفهمم.»
ایلهان ضربهای به قلبش زد، آهی کشید و برخاست.
شروع از رده سوم به معنای واقعی کلمه قلمروی فوق بشری بود.
تعداد بیشماری از مردم هنگام پیشروی به رده سوم به دیوار برخورد میکردند، اما وقتی از آن دیوار عبور میکردند، به عنوان بخشی از قدرت جنگی کشور مورد احترام قرار میگرفتند. اگر رسیدن به رده سوم آسان بود، معنا و شکوه رسیدن به آن نیز از بین میرفت.
البته ایلهان در حال حاضر حتی در میان ماموریتهای پیشرفت رده سوم هم یک ماموریت بیرحمانه انجام میداد، اما تصمیم گرفت به آن فکر نکند. این فکر از آنجایی پدید آمده بود که تا به حال به چیزهای زیادی دست یافته بود، نه میتوانست کسی را سرزنش کند.
«خب، بیاین از پایین ترین سطح شروع کنیم.»
ایلهان از رِتا خواست ساختار را فعال کند و دو سنگ جادویی رده سوم را بیرون آورد. این به این دلیل بود که تعداد سنگهای جادویی رده دو و رده سوم داشتند هم اندازه میشدند.
مجبور شد چند سنگ جادویی رده دو را رها کند تا بتواند اسلحههایی با رتبه بالاتر برای ونگارد بسازد، به همین دلیل بود که تصمیم گرفت از سنگهای جادویی رده سوم استفاده کند.
رِتا با لحنی محکم اعلام کرد: [از اونجایی که من رتا کاریها تو رو انتخاب کردم قطعا قادر ...
کتابهای تصادفی

