همه به غیر من بازگشته هستن
قسمت: 34
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۳۳
طغیان (۱)
[زره تمام بدن با مقاومت باورنکردنی و مخفی]
[رتبه: اسطورهای]
[مقاومت: ۴۸۰۰]
[خصوصیات: افزایش ۴۰٪ در دفاع و ۳۰٪ در حملهی ناگهانی.]
[مقاومت: ۲۵۵۰/۲۵۵۰]
[شاهکار آهنگری که تنها با قلبهای قلب آهنین و قلب آهنین گنده درست شده است. از تمام جوانب دفاعی، ظاهری و هجومی یک شاهکار به حساب میآید.]
و الان یو ایلهان اولین وسیلهای رو ساخت که رتبهی اسطورهای داشت. این رتبه بالاتر از منحصر به فرد بود!
همین جوریش داشتن سه خصوصیت شوکه کننده بود ولی خود خصوصیتها هم عحیب بودن.
قدرت دفاعیش که بالاتر از زره چرمیش بود اما حتی خصوصیت افزایش قدرت حمله در حملات ناگهانی هم داشت!
به عنوان یه نیزهانداز مخفی، همین جوری یو ایلهان قدرت حملش به خاطر اختفاء ۱۰٪ زیاد بود. حمله کردن با مهارت اختفاء خودش حملخی ناگهانی حساب میشه، پس در کل یعنی ۴۰٪ افزایش قدرت حمله داره. و اگر از نیزه برای حمله استفاده کنه، به ۵۰٪ هم میرسه.
ارتا با نگاهی به زره تمام بدنی که قدرت وحشتناک زیادی داشت، گفت:
[به نظرم مقاومت باورنکردنیش تأثیر دو خصوصیت دیگه رو بیشتر میکنه.]
«واقعاً؟ شاید به خاطر همینه که دوتا خصوصیت دیگه هم فعال شدن.»
[نمیدونم. خودمم درست متوجه نشدم. تو عمرم این اولین باره که میبینم یه وسیلهای سه خصوصیت داشته باشه. تازه از مانا هم برای ساختش استفاده نکردی و اینجوری شده!]
درسته. هر چقدرم ساخت وسیله با قلب آهنینها راحت باشه و نیازی به مانا نداشته باشه ولی این موضوع که بدون وارد کردن مانا سه خصوصیت داشته باشه برای ارتا هم عجیب بود.
[حتماً به خاطر عنوان «خالق اسطورهها»ت هست که میتونی غیرممکن رو ممکن کنی، نه؟ البته مطمئن نیستم. ولی فکر کنم تو آینده رو قراره بسازی.]
«انقدر منو نترسون. من فقط دنبال یه زندگی طولانی و آرومم.»
[ببین کی اینو میگه...؟ بگذریم، ببینم میخوایی چیزایی رو که میسازی به بقیه بفروشی؟]
«آره، بعضی وقتا بش فکر میکنم.»
البته این برای وقتیه که کسی بتونه یو ایلهان رو ببینه و متوجه حضورش بشه که بتونه مشتری جمع کنه.
[هیچ وقت، یعنی هیچ وقت حق نداری یه وسیله با سه خصوصیت رو بفروشی. نشون دادن مهارتات به بقیه خیلی خطرناکه.]
یو ایلهان میخواست با ارتا شوخی کنه و بگه اگه پسیلهای ساختم که چهار خصوصیت داشت چی؟ ولی دید ارتا خیلی جدیه. پس، بیصدا سرش رو تکون داد.
همون موقع چون متوجه شد ارتا از صمیم قلب داره بهش جدی نصیحت میکنه خیلی خوشحال شد.
[سه خصوصیت... باورم نمیشه که یه کلمهی جدید ساختم.]
«سه خصوصیت کلمهی جدیده؟»
[... اعلام میکنم که سه خصوصیت رو بهش بگیم خصوصیت گاما!]
یو ایلهان انتظار یه کلمهی دهن پر کن بود ولی با شنیدن این خیلی تعجب نکرد.
یو ایلهان خیلی سعی کرد که ارتا رو مسخره نکنه و در کارگارهش رو باز کرد.
وقتی در کارگاهش رو باز کرد، همون طور که انتظار داشت همه چیز تغییر کرده بود.
[... تعجب نکردی؟]
«ببخشید، نمیتونم ادا دربیارم که متعجبم. الان ادا دربیارم خوبه؟»
[گم شو!!!]
تمام وسایل آهنگری مثل چکش، سندان و ویزای دیگه نبودن. ولی انگار اینا رو برده بودن و یه چیزایی که با آهن سیاه درست شده بودن جاشون گذاشتن. اینا چیزایی بودن که یو ایلهان درست نکرده بود.
حتی کورهای شعلهی ابدی توش بود هم عوض شده و بزرگتر و پیچیدهتر شده بود.
[خدا از توانایی که داشتی و کارایی که کردی شگفت زده شده و قرار شد که چیزی فراتر از انتظار بهت بده که لیاقتش رو داری. تمام وسایلی که الان اینجاست با فلزاتی درست شده که وقتی زمین دو سطح بالا بره درش به وجود میاد. البته با وسایل قبلیت قابل مقایسه نیست که بهشتی بودن ولی با اینا میتونی هارکانیوم هم شکل بدی و ازش وسیله بسازی.]
«ممنون.»
وقتی یو ایلهان به چکش و سندان ...
کتابهای تصادفی

