مصداق
قسمت: 13
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
مصداق، چپتر ۱۳
داشت به چیزی فکر میکرد. چشمهایش آرام و قرار نداشتند.
کمی سکوت بین مان را فرا میگیرد. تنها صدای بین ما صدای چکش زدن شاگرد است.
_باورم نمیشه هان چطور اجازه ی اینو داده.
پدر بیچاره ام مگر چاره ایی داشت؟
_ بزار بگیم دربرابر احتمال مرگ حتمی تانس، مرگ غیر حتمی من رو ترجیح داد. اینجورام نبود که چارهایی داشته باشه.
مضطرب پاهایش را تکان میدهد با اینحال این اضطراب نه در چهره اش و نه در صدایش رخنه نمیکند:
الان میخوای چیکار کنی؟
_ نمیدونم. فردا یا پس فردا باید راه بیوفتم. وضعیت خوب نیست. دشمن تا اینجا فاصله ی زیادی نداره.
چهرهاش در هم رفته، چشمهایش را دزدیده، نگر...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب مصداق را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی


