تولد دوباره یک سوپراستار
قسمت: 58
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 58 - نامزدی
اگرچه کانگژیان از همان ابتدا سادهلوح بود، اما این طور هم نبود که هیچ شکی در مورد این فرصت سرمایهگذاری نداشته باشد.
با این حال، به نظر میرسید آن شب شیائوچن در باشگاه شبکه گستردهای داشت. تقریبا همه رؤسای حاضر به او سلام کردند و به نظر میرسید که او را میشناسند و این باعث شد کانگژیان پیشاپیش 20% او را باور کند. پس از آن کانگژیان در مورد شیائوچن از برادر دونگ پرس و جو کرد و تائید کرد که یکدیگر را میشناسند. اگرچه برادر دونگ گفت که تجارت شیائوچن برایش خیلی واضح نیست، اما این را هم گفت که شیائوچن در قرض گرفتن و سپس بازپرداخت پول بسیار خوب است. او از آن دسته مشتریهایی نبود که با بدهی دست و پنجه نرم میکنند. این باعث شد کانگژیان 30% او را باور کند.
پس از آن کانگژیان ابتدا دما را آزمایش کرد و کوچکترین سرمایهگذاری موجود در شرکت املاک را انتخاب کرد که 2 ملیون بود. پس از 2 هفته همان طور که شرکت قول داده بود، حدود 60.000 یوان سود به حسابش رفت. حتی یک سنت هم کم نبود. قلب کانگژیان بلافاصله داغ شد.
به دنبال آن 3 ملیون، 5 ملیون گذاشت، همه سرمایهگذاریهای کوچکتر توسط کانگژیان آزمایش شدند. با مشاهده سودهای بیوقفه در حسابش، قلب کانگژیان بیشتر و بیشتر امن شد و بیشتر و بیشتر به شرکت اعتماد کرد.
تا اینکه بالاخره تصمیم گرفت مقدار زیادی پول بگذارد. مشخص نبود آیا شرکت با این نوع افراد حریص تجربه زیادی داشت یا نه، اما در به دست آوردن زمان صحیح بسیار خوب بودند. درست در این زمان آنها یک پروژه بسیار بزرگ و سودآور را آغاز کردند. این همان بازسازی ساختمانهای قدیمی در منطقه خاص بود که شیائوچن قبلا درباره آن با کانگژیان صحبت کرده بود.
این بار شرکت املاک و مستقلات مزیتی ارائه کرد که هرچه بیشتر سرمایهگذاری کنید، درصد بازدهی شما بیشتر میشود. برای هر کسی که بیش از 30 ملیون سرمایهگذاری کرده باشد، میتواند بیش از 30% را پس بگیرد، اما اگر بیش از 50 ملیون سرمایهگذاری کرده باشید، بازدهی شما به بیش از 50% میرسید. و سود در طول 12 ماه توزیع میشود و هر ماه یک مبلغ ثابت به حساب خود دریافت میکنید.
چنین نرخ سود بالایی به این معنا بود که یک سال بعد، 30 ملیون تقریبا به 40 ملیون تبدیل میشد. سپس اگر 40 ملیون را دوباره سرمایهگذاری میکردید، سال دوم تقریبا به 55 ملیون تبدیل میشد. کل پروژه حدود 3 سال طول میکشید. پس از سال سوم که ساختمانهای قدیمی بطور کامل بازسازی شدند، ارزش بازار آنها تقریبا 10 برابر میشد که برای حمایت از درآمدهای این سرمایهگذاریها بیش از اندازه کافی بود و آنها مشکلی برای پرداخت نداشتند.
وقتی کانگژیان که قبلا 90% به شرکت اعتماد پیدا کرده بود، در این مورد شنید، بطور طبیعی قلبش از هیجان به تپش افتاد. در مورد 10% باقیمانده، وقتی دید که شیائوچن نیز چند 10ملیون دلار سرمایهگذاری کرده است، هیچ تردیدی برایش باقی نماند. او مستقیما از گزینه 30 ملیونی به سراغ 50 ملیون رفت. به این ترتیب او میتوانست بالاترین میزان بهره را به دست آورد. بعد از 2 سال ارزشش تقریبا 2 برابر و نزدیک به 100 ملیون در دفترچه حسابش میشد!
برای دستیابی به این آینده زیبا، کانگژیان حدود 20 ملیون دلار در اختیار داشت، به همه جا رفت و پول قرض کرد. اما اگر میخواست از پسانداز 20 ملیونی برای وام گرفتن 20 ملیون یا بیشتر استفاده کند، از راههای مشروع غیرممکن بود. غیر از اینها پول او پسانداز بود نه دارایی ملموس.
اما اگر از راه مشروع ممکن نبود، راه نامشروع هم وجود داشت. اولین کسی که کانگژیان به او فکر کرد، برادر دونگ بود. اما برادر دونگ به تعطیلات خارج از کشور رفته بود. بنابراین کانگژیان از شیائوچن خواست به او کمک کند و شیائوچن او را به یک وام دهنده خصوصی معرفی کرد. اگرچه سود زیاد بود اما در مقایسه با درآمد حاصل از سرمایهگذاری، چیزی نبود.
به این ترتیب، کانگژیان به 50 ملیون دست یافت. پس از اینکه او پول را با خوشحالی به شرکت املاک انتقال داد، کیوکیان اطلاعیه را دریافت کرد. او بلافاصله چند تماس برقرار کرد و به افراد خود دستور داد که "کارتها را ورق بزنند". برگرداندن کارتها به معنای گزارش ناشناس فعالیتهای غیرقانونی شرکت املاک به مقامات بود.
از این گذشته، شرکت املاک و مستقلات ساختار بسیار وسوسهانگیزی داشت. افراد عادی نمیتوانستند آن را ببینند، اما اگر اف...
کتابهای تصادفی
