تولد دوباره یک سوپراستار
قسمت: 41
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل41 – حمله و ضدحمله
زمانی که بایلانگ در مهدکودک کیوشائو بود، در یک کارناوال ورزشی شرکت کرد. کیوکیان روز قبل به دلیل سرمایهگذاری تجاری به کشور V رفته بود. قبل از رفتن، بسیاری از افرادش از جمله لینگونگچنگ را به بایلانگ اختصاص داده بود. حتی افرادی را فرستاد تا مراقب او باشند، بایلانگ تنها این گونه توانسته بود او را از کشور بیرون کند. بایلانگ یک روز مرخصی گرفته بود تا با هویت یکی از والدین به کارناوال ورزشی برود.
افراد حاضر در مدرسه هم دیگر تعجب نمیکردند. قبلا به تیم بایلانگ، کیوشیائوهای عادت کرده بودند. معلم کلاس کیوشیائوهای و پرستار بچه، همگی شماره بایلانگ را داشتند[1].
اگر کیوشیائوهای تب میکرد یا در مدرسه اتفاقی میافتاد و نمیتوانستند با کیوکیان تماس بگیرند، بطور خودکار با بایلانگ تماس میگرفتند. حتی اگر بایلانگ آن لحظه تماس را پاسخ نمیداد، پس از مدت کوتاهی برای اطلاع از ماجرا تماس میگرفت. صدای ملایم و گرم او معلم کلاس و همچنین پرستار بچه را از طرفدارن کوچک به طرفداران اصلی و وفادار تبدیل کرده بود.
کیوشیائوهای در کارناوال ورزشی بسیار خوب عمل کرد. در این چند ماه توسط بایلانگ پرورش یافته و بسیار سالم بود. او در مسابقه 100 متر کلاس مهدکودک مقام اول را کسب کرد. مکان دوم که عینک کسانی را که تماشا میکردند، شکست[2] آنرونگزن زیبا بود. بایلانگ یک بطری آب کوچک در دست داشت و در خط پایان منتظر بود. او به زحمت توانست به کیوشیائوهای بسیار هیجانزده که در پایان به آغوش او پرید، غلبه کند و سقوط نکند. نورخورشید، دشتهای سبز و لبخندهای بزرگ و زیبا، واقعا فضای ذخیره تلفن همراه بسیار زیادی را کاملا از بین برد.
بنابراین وقتی بایلانگ کیوشیائوهای برنده جایزه را که خوابیده بود در خانه نگاه داشت، نمیدانست که در حال حاضر در اینترنت همه چیز آشفته شده است.
*******
افرادی که بیشترین سروصدا را راه انداختند، طرفداران سوکوان بودند که قبلا برای مدت طولانی جلوی خود را گرفته بودند.
فسخ ناگهانی قرارداد سوکوان توسط توتال سرگرمی در ابتدا باعث شد طرفداران فورا بیرون بپرند تا انگشت اتهام را به توتال سرگرمی و عدم توضیح آنها نشان بدهند. اما زمانی که کلمات "مسیرهای مختلف" منتشر شد و سوکوان هم به آن اعتراض نکرد، آنها دوباره به تدریج آرام شدند.
این دلیل مبهم بود اما به این واقعیت اشاره میکرد که بازی بزرگتری در پشت صحنه وجود دارد. اگرچه روشهای توتال سرگرمی خشن بود، اما اگر به این معنا بود که خدای آنها میتوانست مکان بهتر و شرکت مناسبتری پیدا کند، اگر از یک سازمان کوچک مثل توتال سرگرمی اخراج میشد، چه اهمیتی داشت؟
اما این چه بود!! معلوم شد اوضاع این طوری بوده است؟! وقتی طرفداران سوکوان این پستها را دیدند، خشمگین شدند.
در واقع وقتی این دو سری عکس ارسال شدند، متن زیادی همراه آنها نبود. طرفداران برای مدتی بی سروصدا نگاه کردند و حتی عدهای هم بودند که میپرسیدند، هدف چیست.
عکسهای گرفته شده از سوکوان و کیوکیان بیشتر در باشگاههای خصوصی و موارد مشابه گرفته شده بود، برخی از آنها تار یا لرزان بودند. این به وضوع توسط طرفداران در پائینترین سطح گرفته شده بود. عنوانی که همراه آن بود، این بود: «حقیقتی که میدانم». به نظر میرسید چیزی است که یکی در درون از آن اطلاع داشته و پس از اینکه واقعا نمیتوانست آن را تحمل کند، برای یافتن عدالت برای سوکوان بیرون آمده و آن را پست کرده است.
یک سری عکس به صورت یواشکی گرفته شده و دیگری عمومی بود. بطور تصادفی یک روز پس از فسخ قرارداد سوکوان، کیوکیان در مراسم افتتاحیه آشوب خیابانی برای بایلانگ ظاهر شد. پس از مدتی معلوم نشد کدام پست برای اولین بار عبارت "بایلانگ توی فا*حشه" را نوشت، اما اثر آن بلافاصله موجی از آتش و نظرات را برانگیخت.
در این زمان، وقتی طرفداران سوکوان متوجه شدند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، شوکه شدند.
تعداد کمی از طرفداران ابراز پشیمانی کردند، اما تعداد زیادی از طرفداران زن گفتند که چه کسی اهمیت میدهد که سوکوان ما در باشگاههای مربوط به انجمنهای خاص باشد؟ وضعیت قطعا این گونه بود، کیوکیان که شهرت بدی داشت برای نزدیک شدن به خدای ما از تاکتیکها و روشهایی استفاده کرده و باعث شده تا خدای ما که قبلا تجربهای در روابط نداشت و تمرکزش روی کارش بود به د...
کتابهای تصادفی

