صاعقه تنها راه است
قسمت: 143
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۱۴۳ - ۱۴۳ - نابغهای در سطح هفتم
شاگرد دیگهای با سطح هفتم جمع آوری انرژی فریاد زد: «من هستم.»
گراویس تعجب کرد چون مطمئن بود که پس از نمایشش، هیچکس در اون سطح نمیخواد با اون مبارزه کنه. واقعا مشخص نبود با سطحی که دارن فقط باعث نابودی خودشون میشن؟ با این حال، وقتی گراویس از نزدیک به شاگرد نگاه کرد، چشماش برق زدن.
اینطور نتیجه گرفت :»-هاله ی اراده داره. احتمالاً یک نابغه ی گیلد آتیشه.»
گراویس بعد از تمرینای مربوط به ارادش، میتونست تا حدودی متوجه ارادهی بقیه بشه. گراویس انتظار داشت که بالاخره، همه بتونن قدرت اراده دیگران رو فقط با یک نگاه تشخیص بدن. گراویس احتمالا بزودی این توانایی رو به دست میآورد.
با خودش فکر کرد: «- اما حتی داشتن هالهی اراده میخواد چه کمکی بهش بکنه؟»
شاگرد دید که هیچکس دیگه ای با سطح هفت پا پیش نزاشت. بیدرنگ قرص رو به سمت گراویس پرتاب کرد. گراویس بهش نگاه کرد و با سر به شاگرد اشاره کرد. گراویس به شاگرد گفت: «قبل از شروع، بزار ازت چیزی رو بپرسم.»
شاگرد سرش رو با بیمحلی تکون داد.
گراویس پرسید: «چرا با وجود اینکه همین الانش هم هالهی اراده داری هنوز میخوای اراده خودت رو تقویت کنی؟» شاگردای تماشاچی با شوک نفس عمیقی کشیدن. گراویس از کجا فهمیده بود که اون هالهی اراده داره؟
شاگرد با تعجب ابروهاش رو بالا انداخت، اما زود به حالت عادی برگشت. اون گفت: «ارادهی من ممکنه که در قلمرو تهذیب فعلیم برتر باشه، اما همیشه اینطور نمیمونه. برای بهتر شدن باید تلاشم رو ادامه بدم!»
گراویس فقط میتونست آه بکشه. پس دلیل اینکه شاگرد ارادش رو تقویت میکرد، با دلیل گراویس یکی بود. این اولین کسی بود که گراویس ملاقات میکرد، که از نظر اراده برتر از دیگران بود، اما همچنان میخواست خودش رو تقویت کنه. دیگران از مزیت خودشون راضی بودن و به آیندهی دور اهمیت نمیدادن. آیا حضور در قلمروی شکلگیری روح براش کافی نبود...
کتابهای تصادفی

