فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

صاعقه تنها راه است

قسمت: 44

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

قسمت 44 – مبارزه با جروس

جروس درحالی‌که شمشیر استخوانی بزرگش را آماده می‌کرد گفت: «من جروسم. اسم تو چیه؟» او چند پرش کوچک برای گرم کردن انجام داد و شمشیر خود را به چپ‌و‌راست تاب داد.

گراویس دید که جروس با چه ظرافت و سرعتی شمشیر خود را حرکت می‌دهد و متوجه شد که این مبارزه آسان نخواهد بود. او گفت: «من گراویسم.»

جروس درحالی‌که به جلو هجوم می‌آورد و به‌ گراویس حمله می‌کرد فریاد زد: «گراویس، اسم خوبیه! خیله‌خب بیا شروع کنیم. مواظب باش!»

گراویس در ذهنش فریاد زد: «سریعه!»

جروس از یک جانور اهریمنی رده‌پایین سریع‌تر بود. گراویس همیشه باید اقدامات خود را در برابر چنین حریفانی از قبل برنامه ریزی می‌کرد، زیرا سرعت او در برابر آن‌ها قابل‌مقایسه نبود. بااین‌حال، این‌بار او با یک انسان که چنین سرعت و قدرتی داشت مبارزه می‌کرد، نه یک هیولا.

گراویس می‌خواست قدرت حریفش را بیازماید و با سیبر خود شمشیر بزرگ را دفع کرد.

بوم!

تمام بدن گراویس می‌لرزید، و قدرت ضربه، او را تا زانو در زمین مدفون کرد و جاده در این روند شکست. تمام بدنش درد می‌کرد و احساس می‌کرد تمام بدنش از درون می‌چرخد.

جروس با تعجب گفت: «اوه، چقدر جالب. من از تمام توانم استفاده نکردم، ولی تو بازم تونستی جلوی ضربه‌ام رو بگیری.»

جروس عقب پرید و گفت: «ماهیچه‌هات قطعاً هنوز معتدل نشدن، اما هنوز هم می‌تونی جلوی ضربه‌های معمولی من رو بگیری. این واقعاً چشم‌گیره.»

گراویس از سوراخ بیرون پرید و ماهیچه‌های خشک خود را بلند کرد. بعد از چند ثانیه، زمانی‌که جروس فقط منتظر مانده بود تا گراویس کارش را تمام کند، گراویس دوباره خود را آماده کرد. چشمان گراویس تنگ شد: «خیله‌خب، بیا ادامه بدیم. حالا، این مبارزه متفاوت خواهد بود.»

جروس با صدای بلند خندید و همان‌طور که دوباره به‌جلو هجوم می‌آورد و همان حمله را دوباره اجرا می‌کرد، فریاد زد: «مشتاقانه منتظرم.»

گراویس آماده شد و سیبر خود را دوباره برای دفع ضربه بلند کرد. با‌این‌حال، این‌بار، او آن را دفع نمی‌کرد، بلکه پری(ضربه زدن به سلاح حریف و تغییر مسیر حمله) می‌کرد. پری‌کردن سخت‌تر از دفع‌کردن بود. گراویس مجبور بود بخش‌هایی از قدرت دشمن را تغییر مسیر دهد تا مسیر حمله تغییر پیدا کند.

با تمام تجربیات قبلی خود در نبرد، او به‌راحتی موفق به انجام پری شد و شمشیر از کنارش گذشت و به‌زمین برخورد کرد. سیبر گراویس، که به‌د‌لیل پری کردن کمی بالا رفته بود، بلافاصله در یک ضدحمله به‌سمت صورت جروس شلیک شد.

جروس هول نشد و به سادگی سیبر را با دست به کناری زد. بازوهای جروس خیلی سریع حرکت کردند و با این‌که در ابتدا فاصله سیبر با صورتش کم‌تر بود، امّا دستانش به‌سر...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب صاعقه تنها راه است را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی