صاعقه تنها راه است
قسمت: 38
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
قسمت 38 – پوست معتدل
گراویس ساعتهای زیادی زیر آبشار نشست. از آنجایی که مواد مغذی قرصهای پوست نیز به او اجازه میداد که وعدههای غذایی خود را حذف کند، در تمام این مدت هرگز آنجا را ترک نکرد. عدهای در آن ساعات میآمدند و نیز پوست خود را تمرین میدادند. بیشتر آنها زیر آبشار نشستند و وقتی گراویس را دیدند که درحال بیرون آوردن یک قرص پوست است، فقط با حسادت به او نگاه کردند. بااینحال، آنها هیچ کاری نکردند.
متأسفانه، با وجود اینکه اکثر تازه واردان او را نادیده میگرفتند، تعداد اسکلتهای حوضچه دوتای دیگر افزایش یافته بود. یک نفر سعی کرد مستقیماً به او حمله کند. مرد دیگر مقداری غذای مسموم به او تعارف کرد. گراویس از فریبکاری یا افرادی که سعی در کشتن او داشتند، خوشش نمیآمد، بنابراین در کشتن آن دو تردید نکرد. بهشت دائماً دشمنان ضعیفی برای او میفرستاد و گراویس بهآرامی داشت آزردهخاطر میشد.
سرانجام پس از ساعتها، او با موفقیت پوست خود را معتدل کرد. خیلی طول کشید تا به اینجا برسد. او یک جانور اهریمنی ردهمتوسط، چهار جانور اهریمنی ردهپایین و جانوران وحشی بیشماری را کشته بود. او اساساً دو هفته تمام بدون توقف شکار کرده بود. اگر بدن او مانند دیگران بود، فقط باید چند حیوان وحشی را میکشت تا پوستش را معتدل کند. این طوری خیلی راحتتر بود.
بااینحال، گراویس همچنین به این موضوع شک کرد که پوست او احتمالاً سختتر از پوست افراد معمولی است. هرچه نباشد، او 20قرص پوست مصرف کرده بود. مواد مغذی باید به یک جایی میرفتند. احتمالاً پوست او به بهترین حالت ممکن تعدیل شده بود. او با اندامها و خون معتدل شروع کرده بود که به او پایهای بسیار محکمتر از دیگران داد. وقتی به قدرت عضلاتش در آینده فکر کرد، کمی هیجانزده شد.
گراویس آبشار را ترک کرد و به جنگل رفت. فشار مهلت آزمون گیلدهایعنصری باعث شده بود هموار...