همترازی با خدایان
قسمت: 41
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
یک رتبهدار محدود شده هنوز هم یک رتبهدار بود. فقط با ایستادن نزدیک او احساس میکرد تمام بدنش بیحس و کرخت میشود.
«جریمهی سبکی در انتظار نیست.»
یو وون سعی کرد با چریسس منطقی رفتار کند. او امیدوار بود تا که هفایستوس بیدار شود و او به مبارزه نپیوندد.
مجازات برج وقتی یک رتبهدار با یک بازیکنتازه وارد مبارزه میکرد بسیار سنگینتر از حالت عادی بود. جریمهی آن با هفایستوس متفاوت بود که در برابر بازیکنانی که ابتدا به او حمله کرده بودند، انتقام گرفته بود.
«میدونم.»
فششششش-
چریسس فشاری را که برج بر او وارد میکرد را تحمل کرد. او در حالی که زخمهای باز خود را با آتش میسوزاند، نیزه دیگری ساخت.
«چه رابطیهای با هفایستوس داری؟»
«من یکی از مشتریهاشم.»
«مشتری؟»
از نگاه چریسس به سادگی میشد فهمید که گیج شده و حرف یو وون را نفهمیده. مشتری؟ سپس با خود فکر کرد که شاید او آیتم مهمی را برای ساخت یا تعمیر به دستان هفایستوس سپرده. اما باز هم نمیتوانست آن را درک کند. چرا کسی باید با چنین رابطهای در چنین مبارزهای درگیر شود؟
یو وون نفس عمیقی کشید. او سعی کرد فاصلهای ایجاد کند تا دیگر بازیکنان در حمله چریسس گرفتار نشوند.
کافیه یه ذره تعلل کنم و گاردم رو پایین بیارم تا کاملا خاکسترم کنه...
حریف او یک رتبهدار و دست راست آپولو، حاکم آتش، بود. با اینکه در این زمان، چریسس به تازگی توانسته بود مقام رتبهدار را بهدست آورد اما باز هم کسی نبود که دستکم گرفته شود.
باید از مزیت مجازات به نفع خودم استفاده کنم.
یو وون میدانست تا زمانی که از برج بالا میرود، بالاخره روزی مجبور خواهد بود با اولیمپوس و رتبهدارهایش بجنگد. ولی این خیلی زودتر از چیزی بود که انتظارش را داشت اما میدانست که نیازی به ترسیدن نیست.
اگه جراحات و جریمهی سنگینش رو در نظر بگیرم... نباید بیشتر از ۵ تا ضربه دووم بیاره.
اگر چریسس میتوانست از تمام قدرتش استفاده کند، این مبارزه غیرممکن بود. اما با در نظر گرفتن آسیبهایی که در حین مبارزه با هفایستوس به او وارد شده بود و جریمهی سنگینی که از مبارزه با یک بازیکن تازهوارد به او متحمل میشد...
از پسش بر میام.
خوشبختانه یو وون هم خیلی ناچیز نبود. با یو وون به کمک چشمهای سوزان و ردای پایرومنسی مقاومت زیادی در برابر آتش داشت. علاوه بر این، او قبلا در طول مراحل آموزشی، از آتشهای نابودی سوروترا جان سالم به در برده بود.
این اولین طبقه هم بود. شاید چریسس یک رتبهدار بود، اما محدودیتهای برج به این معنی بود که او بسیار ضعیفتر از حال عادی عمل میکرد.
ترک خوردن-
بازوی یو وون شروع به بزرگ شدن کرد. مانند یک بالون که باد کرده، بازوی یو وون از نظر اندازه و قدرت بزرگ شده و به کمک مانا تقویت شده بود.
با دیدن این تغییر یو وون، چشمهای چریسس و آگاممنون گشاد شد.
[غولآسایی]
این قویترین مهارتی بود که یو وون داشت و همچنین یکی از مهارتهایی بود که نماد اولیمپوس بود.
«پس اون همچین مهارت خارقالعاده ای با خودش داشت.»
غول آسایی مهارتی بود که فقط هرکول در اولیمپوس داشت. رتبهدارهای بسیاری برای بهدست آوردن آن مهارت تلاش کردند ولی همه بینتیجه بود. این بدان معنا بود که [غولآسایی] یک مهارت حماسی بود که حتی اکثر رتبهدار هم آن را نداشتند.
«یک...»
فوووووش!
نیزه شعلهور چریسس حرارت شدیدی را ساطع میکرد.
«مهم نیست. با این همه اون هنوزم یه بازیکن تازهوارده.»
وییییژ!
یک خورشید به سوی یو وون پرواز کرد. یا حداقل این شکلی بود که به نظر میرسید.
یو وون با تمام قدرت دست غولآسایش را به جلو حرکت داد.
خرد شدن!
[غولآسایی در حال نبرد یا نیزهی خورشید است.]
[چشمان سوزان دربرابر نیزهی خورشید از خود مقاومت نشان میدهند.]
[ردای پایرومنسی دربرابر نیزهی خورشید از خود مقاومت نشان میدهد.]
فــیش فووو!
غولآسایی مهارتی بود که توانست از سد زره و دفاع خالق کیمرا ...
کتابهای تصادفی
