قهرمان کش
قسمت: 9
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
شان بی سر و صدا رو به روی تابلوی ماموریت ها ایستاده بود و فکر میکرد، طبیعتاً نمیتوانست بخواند ولی در زیر هر ورقه کاغذ نقاشی کوچکی کشیده شده بود که به درک محتوای آن اوراق کمک میکرد؛ ظاهرا اتحادیه به فکر بی سواد ها هم بود.
در نهایت بعد از مدتی طولانی به نتیجه ای نرسید و تصمیم گرفت از یکی از کارمندان اتحادیه کمک بگیرد؛ پشت پیشخوان دختری جوان و زیبا ایستاده بود.
-ببخشید...
-بله؟
-من نمیتونم چیزی از تابلو متوجه بشم...فکر میکنید میتوانید به من توی انتخاب ماموریت کمک کنید؟
-آه، البته! میتوانم کارت ماجراجویی شما رو ببینم؟
شان سری تکان داد و کارت ماجراجویی خود را به آن داد.
-هفتاد و یک از دو زمینه! قدرت شما واقعاً فوق العاده است. آه...اما...این اولین ماموریت شماست؟
-بله...مشکلی هست؟
-برخلاف ماموریت های معمولی که خودتون انتخاب میکنید ماموریت اول رو اتحادیه برای شما انتخاب میکنه، برای تایید مصمم بودن شما و یک سری دلایل دیگه...
نه گاس و نه اینا هیچوقت درمورد این قانون با شان حرف نزده بودند.
-تا حالا راجع به این قانون نشنیده بودم.
-ببخشید...سیاست های جدیده...
-خب...تا وقتی ماموریت سختی نباشه میتوانم انجامش بدم.
-ماموریت اول ماجراجو ها توسط شعبه مرکزی تعیین میشه و ما هیچ دخالتی توش نداریم.
-شعبه مرکزی؟ این خیلی طولانی نمیشه؟ شنیدم شعبه مرکزی اون طرف قاره است.
-نگران نباشید!
دختر به دستگاه بزرگ پشت سرش اشاره کرد و گفت: "از سوییچر استفاده میکنیم!"
-...پس لطفاً.
دختر به سرعت کارت ماجراجویی و چند ورق کاغذ دیگر را در دستگاه جادویی عظیم چپاند و دکمه روی آن را فشار داد؛ سپس رو به شان کرد و گفت: "حالا دیگه فقط باید صبر کنیم"
شان روی یکی از صندلی های انتهای سالن نشست و منتظر ماند؛ چیزی کمتر از دو ساعت بعد، دختر شان را صدا کرد
او تکه کاغذی که دورش را با طرحی زیبا به رنگ طلایی تزئین کرده بودند در هوا تکان میداد و بلند میگفت: "نتایج شما رسید!" سپس شروع به خواندن کاغذ دور طلایی کرد، اما حتی قبل از ...