قهرمان کش
قسمت: 8
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
ثبت نام در اتحادیه تقریبا تا آخر روز به طول انجامید، شان تا قبل از آن روز با خود فکر میکرد که ثبت نام قسمت آسان ماجرا خواهد بود ولی حال که با سیستم اداری وحشتناک اتحادیه ماجراجو ها رو به شده بود از دست کم گرفتن آن پشیمان بود.
چون دیگر شب بود، گاس پیشنهاد داد که همه را نوشیدنی مهمان کند؛ با این که اینا کاملا موافق نبود به اصرار گاس، برای جشن گرفتن ماجراجو شدن شان آن شب خانه را به مقصد بار ترک کردند.
آن ها به همان بار ماه پیش رفتند و در جای قبلی خود نشستند، و درحالی که انتظار پیشخدمت را میکشیدند شروع به صحبت کردند.
شان پرسید: "گاس...معمولا زیاد به اینجا میآیی؟ چون دفعه قبل هم اینجا بودیم..."
-آره، اینجا پاتوق منه. استادم عاشق نوشیدنی های اینجا بود.
با شنیدن این حرف اینا کمی ناراحت شد و سرش را پایین انداخت، این تغییر حالت ناگهانی توجه شان را جلب کرد.
گاس هم متوجه احساس اینا شد، برای همین صحبت را عوض کرد: "این بحث ها رو فراموش کن، بیا نوشیدنی بزنیم، به خاطر تو یک ماهه که نتوانستم نوشیدنی بخورم پس امشب باید برای خودم جبران کنم!" سپس با سرعت سرسام آوری شروع به سفارش و نوشیدن کرد.
پس از یک ساعت عذاب آور، گاس بالاخره بیهوش شد و به اینا و شان اجازه فرار از آن مکان را داد؛ آن دو به محض بیهوش شدن گاس او را با بی رحمی رها کردند.
قدم زدن در شب همراه یکدیگر برای هر دو آنها لذت بخش بود.
شان با نگاه دوخته به آسمان گفت: "امشب هم ستاره ها زیبا هستند، از وقتی فرصت دیدن دوباره اون ها رو پیدا کردم شبی نبوده که به اونها خیره نشوم، من رو یاد یک ماه پیش میندازه، وقتی که برای اولین بار ملاقات کردیم."
اما اینا جوابی نداد، فقط لبخندی مصنوعی زد و دوباره در افکار خود فرو رفت، تمام شب را همینطور رفتار کرده بود.
-اینا، چیزی شده؟
-…نه.
-تمام شب رو ساکت بودی، معمولا حداقل باید یکی دوبار سر گاس داد میزدی.
-خوشحالم که نگران منی ولی واقعاً اتفاقی نیفتاده.
-اینا…بس کن و ب...
کتابهای تصادفی

