پادشاه ابعادی
قسمت: 158
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
قسمت 158: خدایان ارشد دنیای سماوی (1)
بهخاطر جواهر دفاعیای که کانگجون در برج دفاعی قرار داده بود، خدایان شیطانی جز با اجازه او نمیتوانستند وارد ایستگاه پاواریا شوند.
برای همین در نزدیکی ایستگاه پاواریا منتظر کانگجون بودند تا به محض ورودش به هوانمونگ حمله کنند.
در کل پنج خدای شیطانی آنجا بود.
توانایی آنها شبیه توناک و هاتونیا که توسط کانگجون مهر و موم شده بودند بود. با اینحال یکی از آنها به قدری قدرتمند بود که میتوانست با الهه دنیای سماوی، شائونیل برابری کند.
او کسی نبود جز ماتون، از قویترین زیردستان کاروسیو.
ماتون به کانگجون خیره شد و گفت:
«فوراً توناک و هاتونیا رو از مهر و موم آزاد میکنی. اگه آزادشون کنی دیگه توی کارت دخالت نمیکنیم. تازه اگه بخوای توی جنگ با دنیای سماوی هم کمکت میکنیم.»
خدایان شیطانی به طرز غیرمنتظرهای داشتند با کانگجون مذاکره میکردند.
اگر زندانیها را آزاد میکرد دیگر کاری به کار کانگجون نداشتند.
حتی به او پیشنهاد جنگ دربرابر دنیای سماوی دادند.
کانگجون به سردی خندید.
«چرا باید باورت کنم؟ الان دارم با دنیای سماوی میجنگم ولی خیلی راحت ممکنه از پشت بهم خنجر بزنین.»
ماتون هم در پاسخ خندید.
«نمیگم بهمون اعتماد کن. ولی بهتره فعلاً باهامون کنار بیای. میتونی همینطور که با دنیای سماوی در جنگی درگیر جنگ با ما هم بشی؟»
«فکر کنم شماها باید نگران باشید.»
کانگجون این را در حالی که شمشیر خون بهشت را بیرون میکشید گفت.
برای ساخت جواهر قدرت بقا علاوه بر خون خدایان سماوی به خون خدایان شیطانی هم نیاز داشت.
از اول هم بیشتر به خون خدایان شیطانی احتیاج داشت.
خدایان شیطانی حالا دو گزینه بیشتر نداشتند.
یا باید کشته میشدند یا تسلیم.
اگرچه نمیتوانست آنها را واقعاً به قتل برساند ولی میتوانست آنها را در مهر و مومهای خود گیر بیندازد.
برای همین راه دیگری نداشت. باید همه را میگرفت و مهر و موم میکرد.
با اعلان جنگ کانگجون، ماتون و بقیه خدایان شیطانی به او خیره شدند.
«مثل اینکه فکر میکنی چون ازت میترسیم بهت پیشنهاد مذاکره دادیم. بهت نشون میدیم که ماجرا این نیست.»
«کوکوکو! انسان گستاخ! فکر میکنی میتونی با قدرت هوانمونگ مارو شکست بدی؟»
خدایان شیطانی کانگجون را محاصره کردند.
کانگجون خندید.
«چطور وقتی دارید محاصرم میکنید حرف از برتر بودن میزنید؟ حتی جرئت ندارید تنهایی با من روبرو شید.»
ولی خدایان شیطانی فقط به حرفهایش خندیدند. ماتون با لبخندی فریاد زد.
«ما با خدایان سماوی فرق داریم. لازمه باهامون بجنگی وقتی راه آسونتر هست؟»
بعد از این حرف، شمشیر بزرگی به سمت کانگجون کشید.
پا پا پا پا!
نور شدیدی فضای ابعادی را از هم جدا کرد.
سپس، انشعابات جدیدی پیدا کرد و به سمت کانگجون پرواز کرد.
همانطور که انتظار میرفت شبیه حمله شائونیل به کانگجون بود.
کانگجون هم شمشیر خون بهشت را جلویش تکان داد.
کوااانگ!
تمام نوری که ماتون ساخته بود از بین رفت و ماتون عقبنشینی کرد.
کانگجون پا به پای او شمشیرش را بلند ک...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب پادشاه ابعادی را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی
