فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ازدواج با یک شرور دل‌رحم

قسمت: 146

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر صد و چهل و ششم: درک الگوی رفتاری گرگ (1)

با تغییر نحوه صدا زدن روان، یوان جو به آرومی مشتش رو بهم گره زد. سردی که بین ابروهای مشکی و خشنش جمع شده بود، خیلی سریع ذوب شد.

روان چیویو دید گوش های نوک تیز گرگ، با خوشحالی تکون میخورن و حتی صورت خوشتیپش هم گلگون شده بود.

گرگ متوجه نشد که گوشه لبش به سمت بالا رفته. اون خیلی سریع به حالت عادیش برگشت و با لحنی بی‌تفاوت گفت:«هممم.»

روان چیویو:«....»

اگه چشمهای روان مشکلی نداشت و تار نمی‌دید، آیا لبخند آقای گرگ خاکستری رو میتونست ببینه؟! شاید، روان اشتباه فهمیده بود. این گرگ بدش نمیومد که روان اون رو شوهر صدا بزنه. اما چرا یوان جو هیچ وقت اون رو همسرم خطاب نکرده بود؟!

ضربان قلب روان کم کم بالا رفت. اون پیشونیش که داغ‌تر از قبل شده بود رو لمس کرد. روان چیویو با نگاه کردن به گیاهان آماده روی میز، مردد شد و با کنجکاوی گفت:«من بهت کمک میکنم داروها رو روی زخمت بزاری.»

یوان جو:«...»

یوان جو مژه هاشو پایین انداخت. با فکر کردن به کُنده زشتش، سرش رو پایین آورد و موهای مشکیِ کمی آشفته‌اش روی گوشش افتاد. اون جواب داد:«نیازی نیست.»

روان چیویو با شنیدن جواب آشنای ``نیازی نیست``، این دفعه تسلیم نشد. اون احساس کرد ناگهان به الگوی رفتاری گرگ پی برده. روان قیافه‌اش نرم کرد، گیاه...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ازدواج با یک شرور دل‌رحم را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی