ازدواج با یک شرور دلرحم
قسمت: 100
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
چپتر صد: امکان نداشت که شانس روان چیویو بهطور ناگهانی پیشرفت کنه، آیا چیز خاصی درمورد منطقه وجود داشت؟!(1)
بهخاطر بارش شدید برف، جنسینگ زیر یک لایه ضخیم برف مدفون شده بود. بعد ازاینکه روان چیویو با دقت برف رو کنار زد، سرانجام تونست یک تکه کوچک جینسینگ رو بیرون بیاره. قسمت بالایی جینسینگ نصف کف دستش بود و ریشههاش ضخیم و محکم بود. برگهای بیضی شکل اون کمی بهخاطر بارش شدید برف پژمرده شده بودند، اما بههرحال جینسینگ انرژی معنوی فراوانی داشت.
روان چیویو آهی از آسودگی کشید. اون کوله پشتی رو روی زمین گذاشت، تکه پوست حیوانی ازش بیرون آورد و به راحتی پوست حیوانی رو دور دستش پیچوند. بعد ازاون، دوباره به حفاریش برای جینسینگ بیشتر ادامه داد.
هیچکدوم از جینسینگهای کوچک در این قطعه زمین، قدیمی نبودند و هیچکدوم به سطح یک نرسیده بودند؛ اما درون هر جینسینگ انرژی معنوی غلیظی وجود داشت.
کمتر از نیم ساعت روان چیویو، در مجموع ۱۹ جینسینگ بیرون آورد. روان چیویو همه اون جینسینگهارو درون کوله پشتیش گذاشت، سپس بلند شد و دور بیشه چرخید و با نیزهای که در دست داشت، ریشه درختهارو بررسی کرد.
ازاونجایی که انرژی معنوی متراکمی در این نقطه وجود داشت، ممکن بود گیاهان دارویی دیگهای هم در اونجا رشد کنه. اگه اون فوقالعاده خوششانس بود، ممکن بود بتونه سنگ معنوی هم پیدا کنه.
روان چیویو به خودش خندید. حتی زن نقش اصلی خوششانس، رویورائو، هرگز نتونسته بود سنگ انرژی معنوی در طبیعت پیدا کنه. به عنوان یک نقش مکمل زن، چطور میتونست از نقش اول زن خوششانستر باشه؟! جینسینگ کوچک شاید تنها محصول امروز اون باشه....
درست بعد ازاینکه این فکر از ذهنش گذشت، روان چیویو از کنار درختی غولپیکر رد شد. در اطراف یک گوشه، چند گیاه لختهکننده خون رو دید که کیفیت ن...
کتابهای تصادفی

