فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ازدواج با یک شرور دل‌رحم

قسمت: 96

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر نود و ششم: روان چیویو متوجه شد درباره اقای گرگ خاکستری دچار سوءتفاهم شده.(3)

وقتی روان چیویو به بالای درخت رسید با گذاشتن دستش روی تنه درخت از بدنش حمایت کرد و سرش رو بالا آورد. از این بلندی،‌ اون می‌تونست ریشه‌های درخت همیشه سبز غول‌پیکر که در چند متری اون قرار داشت رو ببینه. درخت‌های همیشه سبز غول‌پیکر روی صخره رشد کرده بودند.

بارش برف در چند روز گذشته خیلی سنگین بود، به‌همین‌دلیل بیشتر پوشش گیاهی زیر برف دفن یا کاملا توسط اون پوشیده شده بودند. روان فقط می‌تونست به‌صورت مبهم نوک برخی از گیاهان رو تشخیص بده.

روان چیویو که در امید غرق شده بود، رشته‌ای از انرژی معنوی رو از دانتیانش بیرون آورد و به‌طور آزمایشی صخره رو با اون کاوش کرد.

توانایی فعلی اون محدود بود، روان فقط می‌تونست اشیا رو در فاصله سه متری تشخیص بده. کنترل روان چیویو بر روی انرژی معنوی تا جایی ادامه داشت که اون رو به لبه صخره کشید و وقتی که تلاش کرد اون رو به جلوتر حرکت بده، نزدیک بود خودش سقوط کنه.

نقشه اولیه روان این بود که مثل تارزان تاب بخوره و زمانی که به اندازه کافی نزدیک شد، بپره؛ اما اگه اینکار رو انجام می‌داد نمی‌تونست برگرده. برای اون غیرممکن بود که از صخره‌ای برآمده که نزدیک به نود درجه از سطح زمین فاصله داشت و با ارتفاعی بیش از ده متری بالا بره.

آیا قرار بود در پیدا کردن گیاهان دارویی و جنسینگ شکست بخوره؟!

روان چیویو نمی‌خواست این سفرش بیهوده محسوب بشه. هوایی صاف مثل امروز در زمستون نادر بود‌.

اون ک...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ازدواج با یک شرور دل‌رحم را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی