فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ازدواج با یک شرور دل‌رحم

قسمت: 68

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر 68- می‌دونی من همسر آقای گرگ خاکستری، رئیس سابق‌تونم؟! ممکنه نفرین تو بدن منم باشه... (2)

با شنیدن صحبت‌های اون از گیاهان دارویی و صدا زدن دقیق اسمش، روآن چیوچیو بالاخره ایستاد. اون کمی با تردید به پسر کوچک نگاه کرد.

پسر کوچولو به اطراف نگاه کرد. بعد از مطمئن شدن از این‌که هیچ شیطانی اون رو دنبال نمی‌کنه، تا جایی که می‌تونست صداشو پایین آورد و گفت: «من می‌دونم از کجا می‌شه داروهای گیاهی که برای زخمای شیاطین استفاده می‌شن رو پیدا کنی.»

روآن چیوچیو با تعجب پرسید: «تو گیاه‌های دارویی داری؟!»

مو یو قبل از تکون دادن سرش لحظه‌ای تردید کرد.

روآن چیوچیو به اون بچه کوچک لاغر نگاه کرد. «ممنون، اگه گیاهان دارویی داری، من می‌تونم با بلوک‌های نمک در عوض‌شون باهات معامله کنم.»

همین‌طور که صحبت می‌کرد، رفت تا یه تکه بلوک نمک از کوله پشتی‌اش دربیاره.

اما زمانی که پسر کوچولو حرف‌هاشو شنید، کم کم سرخ شد و با لکنت گفت: «من هنوز اونا رو ندارم.»

روآن چیوچیو تو بیرون آوردن نمک مکث کرد.

پسر بچه با یه حالت دستپاچه توضیح داد: «اما من می‌دونم کجا می‌شه پیداشون کرد.»

روآن یکم مشکوک بود و برای تفحص، یه رشته از انرژی معنوی رو بیرون اورد، بعد از چرخوندن اون انرژی م...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ازدواج با یک شرور دل‌رحم را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی