فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ازدواج با یک شرور دل‌رحم

قسمت: 66

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر 66- من و شوهرم چندین بار عملیات صمیمانه انجام دادیم. (3)

صورت زی یو بعد از شنیدن حرف‌های روآن چیوچیو خیلی زشت شده بود‌. اون می‌خواست به جلو بره و این انسان رو تکه تکه کنه؛ اما روآن دقیقا نقطه ضعفش رو شناسایی کرده بود.

زی یو جرات نمی‌کرد بهش نزدیک بشه. با وجود فاصله‌ای که بین‌شون بود، اون می‌تونست بوی رئیس سابقش رو از بدن روآن چیوچیو استشمام کنه. ممکن بود در حال حاضر همون نفرین گرگ رو تحمل کنه.

علاوه بر این، بوی ضعیفی از اهریمن هم از بدنش می‌اومد.

با فکر به این‌که حتی یه برگ چمن، نزدیک غار یوان جو رییس سابق رشد نکرده بود؛ زی یو جرات قمار کردن نداشت.

اون کلی از وقتشو برای تبدیل شدن به قوی‌ترین جنگجو تو نسل جوان قبیله صرف کرده بود. اون گرگ خاکستری که بیش از ده سال ازش کوچیک‌تر بود الان معلول بود‌. هیچ دلیلی وجود نداشت که ریسک کنه و به زنی که هیچ قدردانی نسب به چیزهایی که بهش داده می‌شد نداره، حمله کنه. اما اون نمی‌تونست همه‌چیز رو همین‌طور رها کنه.

زی یو خشک خندید. رگ‌های آبی روی صورت و بازوش از عصبانیت بیرون زده بودند. همین‌طور که ترسناک به روآن چیوچیو نگاه می‌کرد، نگاه سریعی به نیزش که کنار کوله عجیب و غریبش قرار داشت، انداخت. پوست حیوانی بالا، نیمه باز بود و پنجه تیز یه اهریمن رو نمایان می‌کرد.

شوک زده، حالت چهره زی یو سریع تغییر کرد.

م...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ازدواج با یک شرور دل‌رحم را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی