فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ازدواج با یک شرور دل‌رحم

قسمت: 51

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر 51-اون گرگ احمق, راه دوری رفته بود تا اون شیطان ر از روان چیوچیو دور کنه (1)

برف و باد، بینایی روان رو تار کرد. اون دستش که باهاش چاقوی استخوانی را گرفته بود بلند کرد و دانه‌های ریز برف رو از مژه‌هاش پاک کرد. روان چیوچیو دو قدم به جلو برداشت و خم شد.

همان‌طور که میدان نور مشعل به تدریج آقای گرگ خاکستری رو احاطه کرد، اون تونست زیر نور سوسوزن مشعل، گرگ رو با وضوح بیشتری ببینه.

گرگ خاکستری کنار ریشه درخت کاج نشسته بود و به تنه آن تکیه داده بود. اون با برف پوشیده شده بود.

روان به گرگ نزدیک‌تر شد و گرمای مشعل، برف روی مژه‌های بلند گرگ رو آب کرد. یخ آب شده از گوشه چشمش چکه می کرد.

آب تمیز همون‌طور که پایین می‌اومد با چندین زخم صورت گرگ که توسط مایع اسیدی ایجاد شده بود، برخورد می‌کرد. هم‌چنین، آب لکه‌های سیاه متراکم رو صورتش را که برف پنهان کرده بود آشکار کرد.

در نوک یکی از گوش‌های پشمالو گرگ که آویزان شده بود، یه نقطه طاس زشتی وجود داشت. احتمالا ناشی از همون مایع اسیدی بود که صورتش رو زخمی کرده بود.

آیا اون گرگ احمق بود؟! چرا تو چنین بارش سنگین برفی شکل انسانی خودش رو حفظ کرده بود؟!

آقای گرگ خاکستری یه چیز تیز، پنجه مانند رو در دستش گرفته بود. دست‌ه...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ازدواج با یک شرور دل‌رحم را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی