چپتر 2112: آلودگی
کوه سوزان به‌طور غریزی یک قدم به عقب برداشت. او در سطح خود قوی بود، اما قدرتش اجازه نمی‌داد که از این حد فراتر برود. در واقع، تنها تصور این که کسی بتواند فاصله‌ی بین مراحل رتبه‌ی نهم را پشت­سر بگذارد، غیرواقعی به نظر می‌رسید، مگر در شرایط خاص.

از سوی دیگر، نوآ و جون کاملاً راحت بودند. آن دو قبلاً به خودشان ثابت کرده بودند که قدرتشان به‌تنهایی برای غلبه بر آن سه دشمن بیش از حد کافی است، پس می‌توانستند روی جزئیات دیگر تمرکز کنند.

سه متخصص مقابلشان آشکارا تهذیب‌گر بودند یا حداقل، قبل از این‌که به این آشفتگی از شاخه‌ها و برگ‌ها تبدیل شوند، تهذیب‌گر بودند. نوآ می‌توانست احساس کند که بدن‌ها و دنیاهای درونی‌شان هنوز پشت آلودگی‌ای که از گیاهان روییده‌شده از آن‌ها نشأت گرفته بود، وجود دارند، اما همه­چیز درهم و مخفی شده بود.

عجیب‌ترین نکته، قدرت این متخصصان بود. معمولاً، هرچه جهان‌های درونی قوی‌تر باشند، مقاومت بیشتری در برابر تأثیرات یا آلودگی‌های خارجی دارند، اما ریشه‌ها اثر معکوس داشتند. دو تهذیب‌گر در مرحله‌ی گازی هنوز در هاله‌هایشان نشانه‌هایی از گذشته‌ی خود را حفظ کرده بودند، اما این موضوع در مورد همراه قوی‌ترشان صدق نمی‌کرد.

جون درحالی‌که نوآ هنوز درحال بررسی اوضاع بود، اعلام کرد: «اون قوی‌تره مال منه.» 

جرقه‌هایی در چشمان جون شروع به درخشیدن کردند. او حتی قدرتش را احضار کرد تا برای نبرد قریب‌الوقوع آماده شود، اما نوآ قبل از این‌که بتواند به جلو بجهد، لباسش را گرفت. جون با نگاهی گیج به او خیره شد و نوآ بلافاصله سرش را تکان داد.

نوآ توضیح داد: «ممکنه چیزی درباره‌ی این منطقه بدونن. تازه، ما به متحد نیاز داریم.»

جون درحالی‌که لبخندی غیرقابل‌اعتماد بر لب داشت، قسم خورد: «قول می‌دم قبل از این‌که راه‌حلی پیدا کنی، نکشمش.» 

نوآ آهی کشید و شمشیر شیطانی در دست چپش ظاهر شد. چشمان جون با دیدن این حرکت برق زدند. او می‌دانست که نوآ در این مورد کوتاه آمده است، پس فوراً به سمت آن سه متخصص هجوم برد.

نوآ بدون این‌که حتی نگاهی به کوه سوزان بیندازد، دستور داد:...