فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

من یه اژدهای سیاه رو بزرگ کردم

قسمت: 116

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

قسمت ۱۱۶:

کایل از روی صندلیش پا شد. اون یه کت و شلوار غیر عادی رو به تنش کرده بود. اون مردی که دیروز به راحتی با نواه حرف میزد، از بین رفته و به جاش بازپرسی که ذره‌ای حس همدردی نداره، با آرامش تمام اولین سوال رو پرسید.

« شما الیونورا آسیل کسی که تخم اژدها رو از قلعه‌ی لاورنت دزدیده بود و با اژدها الگو پذیری رو انجام داده هستین؟»

نواه جواب داد:« بله خودمم.»

« دلیلی که خواستین با یولم ارتباط برقرار کنین، برای آزمایش قدرت اژدها بود، درسته؟»

« بله.»

« اتفاق تروریستی یولم توی قطار ۶۴۷۸اِی و آنجلیک به شما ربطی داره؟»

« نه خیر، یولم اون موقع برای این که اژدها رو بدست بیاره بهم حمله کرد، و قراردادم اون موقع منسوخ شد.»

سوالاتی که کایل لئونارد ازش میپرسید، مشابه همون سوالاتی بود که توی اتاق بازجویی چند روز پیش از نواه پرسیده بود. واکنش نواه نسبت به اون چیزی که اون موقع نشون داده بود، خیلی آروم‌تر بود. وقتی نواه بدون هیچ گونه سرکشی به همه‌ی اون جرایم اعتراف کرد و با حالت آرومی بهشون جواب داد، غرش کوچیکی از بین حضار بلند شد.

همین طور که توی متن نوشته شده بود، کایل چند سوال دیگه پرسید و بالاخره اظهار کرد:«... پس، من پنج سال زندان و بعد از اون هزار ساعت خدمت به عوام رو برای ایشون خواستارم.»

نوبت بعدی به وکیلش میرسه که ازش دفاع کنه. وکیل بدون هیچ معطلی حرفش رو بیان کرد.

« قاضی محترم. من میدونم که طبیعت جرمی که موکلم انجام دا...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب من یه اژدهای سیاه رو بزرگ کردم را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی