فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

من یه عنکبوتم، خب که چی؟!

قسمت: 18

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

»بخش ۸

«خِرد»

«توقف ناپذیر: نیازمند %n برای رسیدن به قدرت خدایان. به کاربر اجازه دسترسی به اطلاعات سطح ۱ هر موجودی در میدان دیدش را می‌دهد. همچنین به کاربر اجازه گذر از سیستم W و تداخل با میدان MA را می‌دهد.»

«فرمانروای خِرد: مهارت‌های [فرقه‌گر] و [قدرت بهشتی] را به کاربر می‌دهد.

شرایط به دست آوردن لقب: کاربر باید مهارت [خِرد] را کسب کند.

تاثیرات: مقدار جادو، قدرت‌های جادویی و مقاومت‌های کاربر را افزایش می‌دهد + تخصص در مهارت‌های جادویی کاربر را تصحیح و بهتر می‌کند + به کاربر اجازه دسترسی به اختیارات فرمانروا را می‌دهد.

توضیحات: این لقب به کسی داده می‌شود که خِرد را از آنِ خود کرده باشد.»

«فرقه‌گر: به کاربر توانایی کنترل بیش‌تر جادوهای داخل سیستم را می‌دهد. به علاوه اینکه همه قابلیت‌های مرتبط با طلسم‌ها را افزایش می‌دهد. در عین‌ حال، مهارت افزایش [خودکار جادو] و [کاهش مصرف جادو] کاربر را به آخرین و بالاترین سطح خود می‌رساند.»

«قدرت بهشتی: ۱۰۰۰ امتیازِ تصحیحی به میزان ذخیره جادو و مقاومت‌های کاربر اضافه می‌کند. همچنین این مهارت، در صورت لول پیدا کردن کاربر، این اجازه را می‌دهد که ۱۰۰۰ امتیاز به این مهارت‌های فوق اضافه شود.»

تا همین چند وقت پیش، اصلا فکرش رو نمی‌کردم چقدر این چندتا مهارت و لقب می‌تونن برام مهم باشن...

راستش، انقدرها هم نباید برام مهم باشن... به‌خاطر چیزهایی که تازه فهمیدم...

اَه... بسه دیگه!

اصلا دیگه نمی‌خوام به این مدیرها و اینکه کی هستن فکر کنم!

آخه فکر کردن به چیزی که نمی‌تونی ازش سر دربیاری‌ و به جوابی برسی چیه؟!

آخه من فقط یه عنکبوتم!

آخه چه کاری از دست یه عنکبوت مقابل یه‌سری افراد خدامانند برمیاد؟!

دقیقا هیچی!

پس دیگه چه دلیلی برای ادامه زندگی، اونطوری‌ که دلم می‌خواد، برام می‌مونه؟

اصلا می‌دونی چیه؟!

اسمتون رو هر چی می‌خواین بذارین...

مید، خدا، جاسوس، فوضول...

هر چقدر که دوست دارین من رو زیر نظر بگیرین؛ قراره یه زندگی نشونتون بدم که تا آخر عمرتون فراموشش نمی‌کنین!

اگه پاش برسه، مثل یه ستاره دنباله‌دار به راهم ادامه می‌دم تا اینکه تو آتیش پیروزی بسوزم!

زود باشین خداها... چشمتون رو به زندگی پر افتخار من باز کنین...!

«مغز تحلیل... ی...»

چی شده مغز بدنی؟!

«ما الان روی آتیشیم!»

آره می‌دونم، حسابی آتیشی شدیم، مگه نه؟

«نه، منظورم اینه که واقعا بدنمون آتیش گرفته!»

چی؟!

«اون تا...ر! اون تا...ر!»

چ-چ... ی؟!

«انقدر حواس جفتمون پرت شده بود که یادمون رفت تار رو پاره کنیم!»

آخه تو دیگه چه مرگیت شده؟! به جای اینکه به من خبر بدی خودت خاموشش کن...!

«تخصص به میزان مورد نیاز رسید: قابلیت [مقاومت در برابر آتش_سطح۳] به [مقاومت در برابر آتش_سطح۴] رسید.»

داغه! دا...غه! زود باش، سم ترکیبی رو فعال کن!

«خیلی خب خیلی خب، سم ترکیبی روشن

هاق... بدنم بی‌حس شده...

«ای وای، یادم رفته بود این سم هنوز اثر فلج‌کننده داره!»

داری باهام شوخی می‌کنی... آخه چه مرگت شده؟!

«تخصص به میزان مورد نیاز رسید: قابلیت [مقاومت در برابر فلج شدن_سطح۴] به [مقاومت در برابر فلج شدن_سطح۵] رسید.»

بدنم بی حسه... آتیش هم گرفتم...

«م-م- من خودمم بی حس شدم... ها... ا ... نه، میزان جونمون...!»

خب، شوخی به کنار... فکر کنم داریم می‌میریم.

«جونمون به صفر رسید.»

چ-چ... ی؟!

«نگران نباش، تا وقتی که توقف‌ناپذیر رو داریم، با مصرف جادو می‌تونیم جونمون رو روی ۱ نگه داریم!»

هاه!

«ولی اگه هر چی زودتر این آتیش رو خاموش نکنیم، دوباره جونمون صفر می‌شه...! هنوز اثر بی‌حسی نرفته؟!»

یکم دیگه... حالا اثرش رفت!

«خیلی خب، این‌دفعه یه سم ترکیبی رو تا آخر بالا می‌بریم و تاثیر فلج‌کنندهش رو حذف می‌کنیم.»

هو... این توپ سمی خیلی بزرگه!

«آ... خ، داره لهمون می‌کنه! جونمون دوباره داره کم می‌شه...!»

آ... خ حداقل آتیش خاموش‌ شد.

«آره... حالا می‌دونیم که مهارت توقف‌ناپذیر چجوری کار می‌کنه! همه چیز به خوبی و خوشی داره پیش می‌ره!»

دقیقا چی داره به خوبی و خوشی پیش می‌ره؟!

«هی، بیخیال؛ بهش فکر نکن...»

چی؟ آخه الان می‌دونی چه بلایی داشت سرمون می‌اومد؟!

«هی، گفتم بهش زیاد فکر نکن...»

هوم...

«میزان جادومون الان تقریبا به نصف رسیده.»

اگه مهارت خِرد رو نداشتیم، الان اون دنیا بودیم!

«پس خوب شد که داشتیمش...»

ولی به‌خاطر همین مهارت هم هست که این بلا سرمون اومد!

«نه بابا، خودت رو به‌خاطرش اذیت نکن.»

مهارت‌ها واقعا به درد بخورن، مگه نه؟

«درسته...»

واقعا درک نمی‌کنم چرا یه نفر باید این مهارت‌ها رو درست کنه و در اختیار همه قرار بده. ولی خب حالا که بهشون دسترسی داریم، همون بهتر که نهایت استفاده رو ازشون ببریم.

«خب، با این حرفت مخالفتی ندارم...»

خب، تا اینجاش که فهمیدم مهارت خِرد، ترکیبی از ‌مهارت‌های ارزیابی و شناساییه، ولی قوی‌تر!

فکر کنم از این به بعد صداش‌ کنم آقای پروفسور!

اول از همه اینکه موقع ارزیابی اجسام و موجودات، اطلاعات با جزئیات قابل فهم‌تر بهم می‌ده؛ وقتی هم که این جزئیات رو ارزیابی دوبل می‌کنم، باز هم جزئیات بیش‌تری در اختیارم می‌ذاره. این خیلی خوبه!

مثلا وقتی بدن خودم رو برای دیدن میزان حمله و دفاع ارزیابی می‌کنم، بهم نشون می‌ده کدوم قسمت بدنم بیش‌ترین و کم‌ترین دفاع رو داره.

با تشکر از اون، فهمیدم که دو دست جلویی داس‌مانندم قوی‌ترین و بیش‌ترین حمله رو در اختیار دارن و میزان دفاع تمام نقاط بدنم تقریبا یکسانه.

میزان دفاع پشت برجسته عنکبوتیم، کم‌ترین میزان دفاع رو داره، ولی از اونجایی که من مهارت جاخالی دادن و فرار از دردسر بالایی دارم، فقط کافیه از سر حملات به کنار برم.

علاوه بر این‌ها، سرعتم به چندین زیر مجموعه به نام‌های سرعت عمل، سرعت عکس‌العمل، شتاب سرعت و ... تقسیم شده.

همه‌شون به یه اندازه سرعت دارن ولی سرعت عکس‌العملم کمی بالاتر از بقیه‌ست.

و یه‌سری تغییراتی هم تو مهارت‌های جادوییم رخ داده.

هی... از کجاش شروع کنم؟!

کلی‌ تغییر تو مهارت و مهارت پایه‌ایم در رابطه با جادو رخ داده... حملات جادویی، قدرت طلسم، سرعت طلسم، قدرت طلسم و... همه به‌جز قدرت حمله‌م، تا آخرین لول ارتقا پیدا کردن!

میزان عدد هر کدومشون به ۹۹۹۹۹ رسیده... این اصلا معمولی نیست!

فکر کنم همه این‌ها از اثرات مهارت فرقه‌گره.

یادمه تو توضیحاتش چیزی درباره‌ی تا آخر بالا بردن مهارت‌های مرتبط با طلسم گفته بود؛ مثل اینکه این همونه.

خب، این یعنی من بالاخره می‌تونم از ‌جادو استفاده کنم؟!

فا ها ها ها... بالاخره جادو تو دست‌های منه!

اوه پسر... حسابی هیجان‌‌زده‌م!

ولی بهتره اول نتایج بررسی‌های پروفسور رو ببینیم... نیازی نیست عجله کنم.

آخرین تغییرات هم در رابطه با مقاومت‌هامه که بیش‌ترین تغییرات رو در مقایسه با بقیه چیزهای جدول وضعیتیم تجربه کردن.

الان می‌تونم همه مقاومت‌های ممکنی که می‌شه داشت رو ببینم. حالا می‌تونم بفهمم چه نوع حملات و اثرات نقطه ضعف منه...

بزرگ‌ترین نقطه ضعفم، همون‌طور که حدس زدین، آتیشه.

حتی با اینکه قابلیت مقاومت مقابل آتیش رو دارم، ولی باز هم در مقایسه با بقیه مقاومت‌هام، کمترینه.

اوه راستی، این رو هم فهمیدم که ارتقا دادن و قوی کردن یکی از مقاومت‌هات باعث می‌شه مقاومت مخالف اون هم افزایش پیدا کنه.

مثلا مخالف آتیش، یخه که درست مثل آتیش نقطه ضعف بعدی منه!

بعد از اون به ترتیب آب و برق بیش‌ترین آسیب رو بهم می‌زنن.

مسلما تا وقتی که توی طبقه میانی هستم، کسی با یخ بهم حمله نمی‌کنه! ولی خب خوبه که این رو مد نظر داشته باشم.

از طرف دیگه، بیش‌ترین و بالاترین مقاومتی که دارم، مقاومت در برابر کفره. هر چی باشه، ‌من خنثی‌سازی کفر رو در اختیار دارم!

عدد دقیق مقاومت در برابر کفرم ۹۹۹۹۹ هستش!

مقاومت در برابر سمم در مقام دوم قرار داره.

و عجیب‌تر، مقاومت در برابر تاریکیم تو مقام سومه!

خب حالا نقاط قوت و ضعفم رو از لیست مقاومت‌هام و قدرت‌هام فهمیدم، ولی متوجه چیز دیگه‌ای هم شدم...

وقتی مثلا آتیش جزء مقاومت‌های کمت باشه، اگه بخوای با آتیش به دشمن حمله کنی، حمله‌ت قدرت و اثر چندانی نخواهد داشت.

اما از طرف دیگه، حملات کفر یا تاریکم بیش‌ترین اثر بخشی رو دارن!

راستش رو بخواین این حرف‌هام در حد حدس‌وگمانن، ولی با محاسباتی که کردم، مطمئنم تا جاهاییش درست حدس زدم.

خب، از این‌ها که بگذریم، من حالا می‌تونم جزئیات مهارت‌هام رو هم ببینم.

دقیق‌تر بگم، الان میزان عدد تخصص من تو هر مهارتی کنارش نوشته شده. همچنین نوشته شده چه مقدار امتیاز تخصصی دیگه برای ارتقای اون مهارت نیاز دارم؛ حالا ارتقای مهارت‌هام رو با دقت و راحتی بیش‌تر انجام می‌دم.

حالا حدس بزنین دیگه چی شده؟

من حالا می‌تونم حتی وقتی که هیچ امتیاز مهارتی هم ندارم، لیست خرید مهارت‌ها رو باز کنم!

تعداد مهارت‌هایی که هنوز قفل هستن و به دستشون نیاوردم، حسابی من رو سوپرایز کردن!

به راحتی می‌تونم یه روز کامل رو صرف نگاه کردن به این لیست کنم... خیلی طولانیه!

توی این لیست یه‌سری مهارت‌ها هستن که چنان امتیاز برای خریدنشون به طور مسخره‌ای زیاده که فکر نکنم هیچ‌وقت توی عمرم بتونم بخرمشون!

البته درسته که فوق‌العاده قدرتمندن، ولی فکر نکنم هیچ‌وقت دستم بهشون برسه.

هوم، شاید بهتر باشه دیگه با صدای الهی جدی برخورد کنم...

نه... ولش کنم!

کجا بودم...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب من یه عنکبوتم، خب که چی؟! را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی