فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

خط خون

قسمت: 25

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

آرمیلا میان حرفش پرید و ادامه داد:

- تا دو روز حالمون بد بود. نمی‌فهمیدیم چکار می‌کنیم و چی می‌خوریم. شب دوم حالمون بهتر شد و نشستیم با هم حرف زدیم. تا صبح داشتیم فکر و جر و بحث می‌کردیم. هر دو قبول داشتیم که روش وحشتناکی برای مردنه اما این تنها راهمون برای خلاص شدن از برزخی بود که ژوپین برامون درست کرده بود. روز سوم، همین که صبحونه خوردیم رفتیم سراغ ژوپین و گفتیم با هر چیزی که بگه موافقیم. ژوپین بهمون پوزخند زد و دو تا بطری بهمون داد. جلو خودش سرشون کشیدیم و برگشتیم. روز بعد نگهبانا اومدن سراغمون. دوباره بررسی شدیم و نشستیم تو قفسا. چند ساعت بعد، وقتی چیزی تو روده‌هامون باقی نموند، اومدن سراغمون که چون غذای ویژه هستیم و هوای این‌جا جریان خوبی نداره، باید تو راهرو منتهی به سالن منتظر بمونیم. اون‌جا بمونیم تا سرآشپزا با میزای تزئین شده بیان سراغمون. تا ما رو روی میز بنشونن و به بدنمون شکل بدن.

بغض آرمیلا شکست و دیگر نتوانست صحبت کند‌. هورام گفت:

- ما رو شستن و یه پیراهن تنمون کردن تا پوستمون آلوده نشه. موهامون رو درست کردن تا بعدا وقت کسی گرفته نشه‌. تو راهرو دو تا قفس معمولی گذاشتن و گفتن برین داخل‌‌. چند ساعت به امید مرگ، هر چند پر درد و وحشتناک، اون‌‌جا نشستیم‌. اما وقتی چرخای غذا رو آوردن، دیدیم دو نفر دیگه وسط تزئینات نشستن و دارن می‌رن تو سالن‌. ژوپین باز بهون کلک زده بود. این آخرین باری بود که به عنوان غذا اومدیم این‌جا.

آراس نتوانست صبر کند و پرسید:

- ژوپین چرا این‌جوری اذیتتون می‌کرد؟

- وقتی بچه بودیم، برای این‌که حوصله‌مون سر نره، هر چیزی رو که می‌شد، از بقیه آدمایی که می‌اومدن این‌جا یاد می‌گرفتیم. اون‌ها هم معمولا برای فرار از فکر زیاد، ازمون استقبال می‌کردن. از بعضیا زبونای خارجی یاد می‌گرفتیم. ورزشای رزمی، نقاشی، حتی کامپیوتر.

لبخندی بر لبانشان نشست و آرمیلا با...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب خط خون را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی