فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ارکیده‌ی موعود، تولد یک ایزد

قسمت: 4

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چتر چهارم.

تولد دوباره.

با باز شدن پیله ارکیده سرخ که ارتفاعی هشت تا ده متری داشت تبدیل به ارکیده ای یک متری شده بود که گلهای ان به رنگ سرخ طلایی میدرخشیدند و ریشه های جدیدی به طول صد متر به دست اورده بود.

ارکیده تکامل میانی عنصری خود را گذرانده بود و عنصر چوب ارکیده قدرتمند تر از قبل شده بود.

ریشه های جدید ارکیده به درختچه توان حرکتی میداد و ارکیده به راحتی به کمک ریشه های جدیدش راه خود را به سمت سطح زمین باز کرد.

ارکیده حالا بیشتر به یک درختچه میمانست تا یک گل و از تنه و شاخه های زیادی تشکیل شده بود فقط این که به جای برگ گل های زیبای ارکیده ای به رنگ سرخ با رگه هایی طلایی داشت.

زیبایی درخت ارکیده بی مانند بود و از چند کیلومتری هم درختچه ارکیده به وضوح از دیگر مناظر متمایز بود و به چشم می امد.

از ارکیده بوی خاصی ساطع میشد که باعث جذب حیوانات سرزمین موعود میشد.

این رایحه دلنشین و شیرین نشات گرفته از شهد هایی بود که در گل برگ های درختچه ارکیده ساخته میشد.

بوی خاص ارکیده تا ده کیلومتری اطراف ارکیده را فرا گرفته بود.

حیواناتی که به طمع این بوی شیرین و ملایم سعی به نزدیکی به ارکیده میکردند توسط ریشه های ارکیده به تله میافتادند و تبدیل به منبع غذایی ارکیده میشدند.

ریشه های جدید ارکیده نه تنها توان حرکت بلکه تغییر اندازه هم داشتند و طول ریشه ها با استفاده از مانا کم یا زیاد میشد و این توانایی خاص را به ارکیده میداد تا به راحتی به شکار بپردازد.

با ورود هر موجود زنده ای به تله ارکیده سرخ ریشه ها در کثری از ثانیه موجود را گرفته و به عمق خاک میبردند و فرایند تجزیه و جذب مانا را انجام میدادند.

محیط اطراف ارکیده مانند تله های مورچه خوار که به انتظار مورچه می نشست و بعد ان را به زیر زمین میکشید و میخورد تبدیل به یک تله بزرگ شده بود که از صد ها تله تشکیل شده بود و ریشه ها در زیر خاک به انتظار موجودات زنده می نشستند.

با ورود هر موجودی به منطقه تله ریشه وارد عمل شده و مانند مار پیتون به دور موجود میپیچید و ان را به زیر زمین میکشید.

روزها به همین منوال گذشت و چندین بار ارکیده سرخ رنگ محل شکار خود را جابجا کرده بود.

دیگر خبری از اجساد میدان جنگ بزرگ هفت اقلیم نبود همگی یا توسط ارکیده یا دیگر حیوانات خورده شده بودند.

ارکیده با سرعتی حدود یک کیلومتر در روز شروع به سفر در سرزمین موعود کرد.

ارکیده چندین بار با گله های بزرگ جانوران برخورد کرد ولی هربار به راحتی تمام گله را تار مار میکرد و از بین میبرد و بعد شروع به جذب خون و مانای گله میکرد.

روزها به همین منوال گذشت و بعد از گذشت سه ماه دیگر و یک سالگی تولدش ، ارکیده با چالشی دوباره روبرو شد.

در اسمان بالای سرزمین موعود عقابی پهن پیکر که دو سر بال آن به حدود چهل متر میرسید و چشمان تیز بین خود را به ارکیده دوخته بود قصد شکار ارکیده را کرده بود.

تمام اعمال ارکیده از روی غریزه و بقا بود و هیچ اگاهی و...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ارکیده‌ی موعود، تولد یک ایزد را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی