قلعه ی شیطان
قسمت: 70
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
{سلب مسئولیت ! این چپتر حاوی محتوای به شدت خشونت آمیز است!می توانید از صفحه هش
ایستاده در جلوی کلیسای ستاره مکانی که قبلا او را در مقابل دربهایش با شمشیرهای عریان خود تعقیب میکردند، دربها دیگر برایش بسته نبود بلکه با پخش شدن خبر شکست سنگین پرسیوال و حقیقت اخطار های لاموراک، تمام مردم قلمرو مشتهای خود را دربرابر حکومت فعلی محکم کرده و دربهای کلیسا برای لاموراک باز شد ، با آن لاموراک شمشیرش که حتی خونی بر رویش جاری نشده بود را محکمتر از قبل گرفت چرا که فردی زنجیر کرده را به جلوی او بردند، مردی تازه منصوب شده به عنوان لرد شهر، فردی که امور کلیسای ستاره را نیز بر عهده خودش گرفته و اعمال فساد او در همین دوره کوتاه ریاستش از چشم و گوش هیچکس پنهان نمانده بود.
لاموراک مردی که دست راست خود را پس از سقوط در پایتخت از دست داده بود و لباسی پاره به تن داشت نوک شمشیرش را به سمت مرد چاقی برد که روی زمین با چهره خونی افتاده بود.
« سگهای لوت در اینجا و در سرزمین پلینور جولان میدهند! دیگر برادران و هم رگان کثیف این خوک کجایند؟»
با شنیدن فرمان او کاردینال و دوست قدیمی او که به دلیل فشار ماموران لوت نمیتوانست به لاموراک در کلیسا پناه دهد، در لحظه آخر و با دیدن قیام مردم در شهر، با شنیدن شکست پرسیوال پالادینها را به شورش تشویق کرد و به راحتی ماموران لوت بدون پشتیبانی پرسیوال شکست خورده را سرکوب کرد.
«تمام آنها در حال جمع آوری در میدان اصلی و منتظر حکم شما هستند!»
با آن لاموراک با قصد قتل خفیفی به جلوی لرد موقت شهر هامون لوت آمد و تیغه شمشیرش را بالا برد تا سر او را از گردنش جدا کند.
شاید اگر یک ماه به عقب برگردیم دلیلش برای همگان قابل توضیح باشد، ورود پنهانی لاموراک به شهر خود و دیدن جسدی سوخته در بالای دروازه اصلی شهر با تابلویی بر گردن که به دار آویخته شده و متنی که از نام او میگفت.
«من فوسارد، پیرو حامی شیطان برای گناه خود مجازات ...
کتابهای تصادفی

