قلعه ی شیطان
قسمت: 66
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
هژنا در برابر دخترک نشست و پس از آن شروع به صحبت کرد.
«تو یک قهرمانی...»
آفرید با شنیدن آن سرش را تکان داد چرا که فهمیده بود هژنا از کلاس او گویا با خبر است.
«میدونی آفرید ما ... برای کی کار میکنیم؟»
«انجمن قهرمانان دیگه... شما پادشاههای شیطان رو میکشین درسته؟»
با شنیدن آن حرف، هژنا با دو دستش شقیقههایش را ماساژ داد.
«...نه!»
«پس … یک گروه از جادوگرهای سلطنتی هستین که امنیت مردم رو تأمین میکنین!»
هژنا پس از آن به آفرید اجازه داد تا با حدس زدنهای پشت سر هم انتظاراتش را پایین بیاورد و تنها پس از حدس بیستم آفرید و گفتن "نه" که دیگر حدسی برایش باقی نمانده بود بلند شد.
«با چشمای خودت باید ببینی.»
پس از آن آفرید را به بیرون از دخمه پادشاه شیطان آورد و با دیگر ساحرهها صحبت کرد تا خواهرانشان را فرا بخوانند.
«این بزرگترین قمار زندگیمه…»
_
پس از گذشت یک ماه از تشکیل اتحاد با دوازده پادشاه شیطان در شعاع هزار کیلومتری خود، هازارد چشمانش بر ارتش صد میلیونی پادشاهی پلینور در مرزهایش بود. در حالی که پادشاهان شیطان متحد با او تشکیل شده از سه سطح شش و نه سطح پنج سعی کردند با هدایایی برای او بخاطر آنکه با رسیدن به سطح ششم مالیات بیست درصدی بر تراکنشهای تجارت سیستم اتخاذ میشد به صورت کاروان بفرستند، با اینحال تمام آنها توسط امپراتوری رهگیری میشدند و به مقصد نمیرسیدند. این اتفاق عاملی بود که باعث شد هازارد منابع بسیاری را از دست بدهد.
با چنین چیزی هازارد از وجود امپراتوری خسته شده بود و با حمله مکرر امپراتوری به کاروانهای سلاح ساخته شده توسط لائورین و جواهر آتش که به تازگی با انسانهای حریصی به کمک ارتباطات هژنا معامله میکرد تا دستش بر جواهر مرگ برسد، جواهر که به تازگی مانند روح دیگر در هیچ سروری خرید و فروش نمیشد. اعلام جنگ خودش را هم بر امپراتوری و هم بر پادشاهی پلینور اعلام کرد و با فرستادن ژنرال بزرگ آندد آرتمیس به همراهی چهل غول آبیس رتبه حماسی و ارتش جاویدان زرهی منتظر نتایج بود در حالی که خودش پس از احضار مزدور بهشت مرگ دیگری که به کمک ارتش پادشاه مرگ در جنوب و ارتش پراکنده گربههای جهنمی در شمال که رو به زاد و ولد عجیبی در آورده بودند، شمار ارواح قهرمانش در حال رشد صعودی بود.
تنها پس از انداختن احضار جدید به زندان و شنیدن مزخرفات دیوانهه...
کتابهای تصادفی
