فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

قلعه ی شیطان

قسمت: 1

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
بجنگ برای خدای نابودی، هدف شما که مورد برکت او قرار گرفته‌اید نابودی جهان است! رشد کنید و دین خود را ادا کنید! تنها یک جمله و بعد از آن احساسی او را در برگرفت که به مانند درد در زمان مرگش بود. هنوز سوزش و گرمای خون خودش بر اثر چاقو، را احساس می‌کرد ولی تمام این‌ها پایان یافت زمانی که خودش را در محیطی ناآشنا یافت. سه ماه در آسمان شب و موجوداتی که تا به حال به زندگی‌اش ندیده بود در دور دست‌ها دیده می‌شدند و جدا از آن دید او نیز متفاوت شده بود همه چیز سیاه و سفید بود و انرژی مشابه گاز به مانند سراب در هر نقطه سوسو می‌زد. شوک ناگهانی چنین اتفاقی باعث شد تا دست به سر خود ببرد ولی چیزی در این بین عجیب بود. نه صدایی وجود داشت و نه حس لامسه‌ای نه بویایی فقط می‌توانست ببیند و دیدش نیز کامل و به مانند قبل نبود. نگاهی به دستانش کرد، سیاه و سفید و فقط اسکلت مشابه دست آدمی را نشان می‌داد، باید وحشت می‌کرد ولی نمی‌توانست، دلیل چه بود او نیز نمی‌دانست! در هنگامه‌ای که هیچ اطلاعی از اتفاقاتی که بر او افتاده بود نداشت و سعی در آسیب زدن به خود برای بیدار کردن خود حتی با وجود دانستن اینکه چاقو خورده بود داشت تا آنکه پنجره شناوری در جلوی او به طول و عرض پنجاه سانتی متری باز شد و صدای مکانیکی که مانند صدای کلیک بود در سر او پخش شد که باعث ترسیدنش شد، البته چنین احساسی بسیار برای اوی فعلی گذرا بود و پس از چند ثانیه‌ای که آرام شد و محیط اطرافش را چک کرد آرام آرام به سمت پنجره شناور که با او جا به جا می‌شد و گویی به او مت...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب قلعه ی شیطان را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی