رویای کابوس
قسمت: 5
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
نمی دانست چقدر زمان گذشته، یک ساعت، یک نصف روز، یا شاید یک روز کامل. دیگر حتی انرژی ای برای فکر کردن به آن نداشت، با آخرین کور سوی هوشیاری، تمام وجودش را روی بهترین گزینه برای بقا متوقف ساخته بود.
تنها چیزی که می دانست این بود که اگر باعث اختلال در پیشروی گروه شود، احتمالا بدون ثانیه ای توقف او را به پیشگاه نیستی می فرستادند.
کوله ی سنگین، بدنش را به ستوه کشانید و تمام انرژی اش را تحلیل داد، خودش هم از این که چطور هنوز توان حرکت کردن دارد در حیرت بود، شاید فقط نباید به آن فکر می کرد و به پیشروی در چیزی که نمی دانست چیست، ادامه می داد.
شاید واقعا یک خواب بد را می گذراند و با کمی تحمل می توانست دوباره با پرتو های نوری که از پنجره ی اتاق خواب، چشم هایش را نوازش می کرد و مثل معشوقه ای لوس که حوصله اش سر رفته او را آزار می داد، روزش را آغاز کند. شاید هم اگر پلک هایش را می بست همه چیز به خوبی تمام می شد و آرامش شب او را از این وضعیت نابسامان رها می ساخت.
جک مانده بود و شاید های ناتمام که آخرین توان ذهنش برای واکنش به این اتفاقات عجیب و غریب را به نمایش می گذاشت.
نسیم سردی وزید و گز گز سوزناک سرما کمی ذهنش را به کار انداخت، بدنش می لرزید اما هنوز وقت متوقف شدن فرا نرسیده بود. از آن جایی که گروه برای خوردن هم توقف نکرد، به ناچار مقداری گوشت خشک شده را تکه و یک راست قورت داد.
خراشیده شدن گلویش، به چند سرفه و نفس عمیق با صدای خس خس همراه شد و طعمی اسید مانند با دم و بازدم های متغییر دوباره قوه تفکرش را وادار به واکنش کرد.
با نگاهی به سه مرد که با قوت پیش می رفتند، به خودش آمد. هنوز باید کابوس را پشت سر می گذاشت، اگر حتی قبل از شروع چالش های اصلی بازی را می باخت، چطور با خواسته ها و امیدهای خودش و دیگر عزیزانش مواجه می شد.
تمام اطلاعاتی که در این مدت به دست آورده بود را کنار هم گذاشت. باید یک راه برای مقابله پیدا می کرد برای این کار به حداقل یک شانس کوچک احتیاج داشت، که آن هم به خودی خود به دست نمی آمد.
در طول مسیر با این که قرار بر این داشتند که کسی حرف نزد اما هر از گاهی برای کنترل احساساتشان هم که شده به گفتگو های کوتاه پناه می بردند.
از بین حرف هایشان، جک متوجه شد که این سه نفر، ماجراجو هایی از پادشاهی امید هستند و تجربه های...
کتابهای تصادفی

